شمارهٔ ۲۶
همیشه میل نگارم بود به سوی جفا
نه مهر در دل سنگین او بود نه وفا
نه میل خاطر یاران نه شرم در دیده
ترحّمی نه در آن دل بود نه ترس خدا
نه رحمتی به دل ریش دردمندانش
نه در جهان نظری میکند به عین رضا
لبش چو آب حیاتست و دردمند منم
طبیبم از لب چون نوش دوست کرد دوا
روا مدار که بر ما جفا رود چندین
جفا ز حد بشد ای جان مکن که نیست روا
تو جانی از تن من دور تا به کی باشی
ز تن تو جان جهان را روا مدار جدا
چو چشم یار منم ناتوان به هجرانش
چو زلف دوست منم از هواش بی سر و پا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
همیشه میل نگارم بود به سوی جفا
نه مهر در دل سنگین او بود نه وفا
هوش مصنوعی: معشوقهام همیشه به سوی آزار و ظلم تمایل دارد و در دلش نه محبتی وجود دارد و نه وفایی نسبت به من.
نه میل خاطر یاران نه شرم در دیده
ترحّمی نه در آن دل بود نه ترس خدا
هوش مصنوعی: این بیت به حالتی اشاره دارد که نه به خواسته دوستان اهمیت داده میشود، نه در چشمان کسی نشانهای از رحم و مروت دیده میشود و نه در دل کسی ترسی از خداوند احساس میشود. به عبارت دیگر، این وضعیت نشاندهنده بیتوجهی به احساسات دیگران و عدم احساس مسئولیت یا ترس از عاقبت کارهاست.
نه رحمتی به دل ریش دردمندانش
نه در جهان نظری میکند به عین رضا
هوش مصنوعی: در دل دردکشیدگان رحمتی نیست و در دنیا، هیچ نگاه رضایتمندی به آنها نمیشود.
لبش چو آب حیاتست و دردمند منم
طبیبم از لب چون نوش دوست کرد دوا
هوش مصنوعی: لب او مانند آب حیات است و من که دردمند هستم، به عنوان پزشک از لب او دارو میسازم.
روا مدار که بر ما جفا رود چندین
جفا ز حد بشد ای جان مکن که نیست روا
هوش مصنوعی: اجازه نده که بر ما ظلم و ستم زیادی روا داشته شود. جانم، این کار درست نیست و باید از آن جلوگیری کرد.
تو جانی از تن من دور تا به کی باشی
ز تن تو جان جهان را روا مدار جدا
هوش مصنوعی: تو روح من هستی و از بدنم جدا شدهای، پس تا کی میخواهی از این بدن دور باشی؟ روح جهان را از بدنت جدا نکن.
چو چشم یار منم ناتوان به هجرانش
چو زلف دوست منم از هواش بی سر و پا
هوش مصنوعی: چشم من به خاطر دوری از یارم ناتوان و ضعیف است، همانطور که زلف محبوبم به خاطر عشقش بیقرار و آشفته است.

جهان ملک خاتون