گنجور

شمارهٔ ۲۵

دلبرا تا کی زنی بر جان ما تیغ جفا؟
بگذر از این رسم جانا! مگذر از راه وفا
ترک‌ چشمِ مستِ ما چندم جفا بر جان کند؟
من بلا تا کی کشم از دست آن ترک‌ خطا؟
حال زار من خدا را بازگویی یک به یک
گر گذاری می‌کنی سوی نگارم ای صبا!
جانم از درد فراق روی تو آمد به لب
تا کی ای نامهربان داری مرا از خود جدا؟
گر ز هجران، حال من آشفته شد چون موی تو
کوری چشم حسودان، یک رهم از در درآ
مرغ جان خسته‌ام گفتا ز درد اشتیاق
یک شب از روی هوس من کردم آهنگ هوا
تا ببینم روی شهرآرایِ آن زیباصنم
وصلِ جان‌بخشش مگر باشد دل ما را دوا
زآن که گر دردی بود از بار هجران بر دلی
هم شب وصل دلارامش بود چون توتیا
بوسه‌ای دِه از زکات حُسن کاین رنجور عشق
از لب جان‌پرورت دانم که می‌یابد شفا
چون بدیدم روی او را، دیدهٔ جان خیره شد
زآن که در خورشید دیدم از کجا بُد تا کجا
گر چه روی از من بگردانید دلبر در جهان
دیدن دیدار او خواهم به زاری از خدا
گر به پابوس تو دست دل نمی‌یارد رسید
چون ندارد چاره‌ای از دور می‌گوید دعا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلبرا تا کی زنی بر جان ما تیغ جفا؟
بگذر از این رسم جانا! مگذر از راه وفا
هوش مصنوعی: عزیز دل، تا کی به ما آسیب می‌زنی؟ از این راه بی‌وفایی دست بردار و به وفا ادامه بده.
ترک‌ چشمِ مستِ ما چندم جفا بر جان کند؟
من بلا تا کی کشم از دست آن ترک‌ خطا؟
هوش مصنوعی: چشم‌های مست و زیبای آن ترک، چقدر بر جانم سختی و رنج می‌آورد؟ من تا چه زمانی باید این بلا را از دست آن ترک خطاکار تحمل کنم؟
حال زار من خدا را بازگویی یک به یک
گر گذاری می‌کنی سوی نگارم ای صبا!
هوش مصنوعی: حالم را برای خدا بگو، یکی یکی. اگر به سمت عشق من می‌آیی، ای نسیم.
جانم از درد فراق روی تو آمد به لب
تا کی ای نامهربان داری مرا از خود جدا؟
هوش مصنوعی: روانم از درد دوری تو به لب آمد و دیگر تحمل ندارم. تا چه زمانی ای بی‌محبت، مرا از خود دور خواهی داشت؟
گر ز هجران، حال من آشفته شد چون موی تو
کوری چشم حسودان، یک رهم از در درآ
هوش مصنوعی: اگر بر اثر دوری تو، حال من نامتعادل شده است، همان‌طور که موهای تو باعث کور شدن چشم حسادها می‌شود، فقط یک بار به درون بیا.
مرغ جان خسته‌ام گفتا ز درد اشتیاق
یک شب از روی هوس من کردم آهنگ هوا
هوش مصنوعی: پرنده دل خسته‌ام به من گفت که از شدت عشق و longing، به خاطر یک شب آرزو، تصمیم گرفتم به سوی آسمان پرواز کنم.
تا ببینم روی شهرآرایِ آن زیباصنم
وصلِ جان‌بخشش مگر باشد دل ما را دوا
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهره زیبای محبوبم را ببینم، امیدوارم وصال او درمانی برای دل شکسته‌ام باشد.
زآن که گر دردی بود از بار هجران بر دلی
هم شب وصل دلارامش بود چون توتیا
هوش مصنوعی: اگر دل از درد جدایی رنج می‌برد، شب وصال محبوبش مانند توتیا (پیش چشم) می‌آید و آرامش می‌یابد.
بوسه‌ای دِه از زکات حُسن کاین رنجور عشق
از لب جان‌پرورت دانم که می‌یابد شفا
هوش مصنوعی: به من یک بوسه بده تا عشق رنجورم از لب جان‌پرور تو درمان پیدا کند.
چون بدیدم روی او را، دیدهٔ جان خیره شد
زآن که در خورشید دیدم از کجا بُد تا کجا
هوش مصنوعی: زمانی که به چهره‌ی او نگاه کردم، چشمان جانم از حیرت متوقف شد، زیرا در آن لحظه درخشش خورشید را از مکانی به مکانی دیگر مشاهده کردم.
گر چه روی از من بگردانید دلبر در جهان
دیدن دیدار او خواهم به زاری از خدا
هوش مصنوعی: اگرچه محبوبم از من روی برگردانده، اما در این دنیا امیدوارم که دوباره او را ببینم، و برای این دیدار از خدا به زاری می‌زنم.
گر به پابوس تو دست دل نمی‌یارد رسید
چون ندارد چاره‌ای از دور می‌گوید دعا
هوش مصنوعی: اگر دست قلب من نتواند به پای تو بیفتد، چون نمی‌تواند راه دیگری پیدا کند، از دور تو را دعا می‌کند.