گنجور

بخش ۱ - بابُ اختلافِهم فی السماع

اختلاف است میان مشایخ و محققان اندر سماع.

گروهی گفتند که: «سماع آلت غیبت است» و دلیل آوردند که: «اندر مشاهدت، سماع محال باشد؛ که دوست اندر محل وصل دوست، اندر حال نظر بدو، مستغنی بود از سماع؛ از آن‌چه سماع خبر را بود و خبر اندر محل عیان دوری و حجاب و مشغولی باشد. پس آن آلت مبتدیان باشد تا از پراکندگی‌های غفلت بدان مجتمع شوند پس لامحاله مجتمع بدان پراکنده شود.»

و گروهی گفتند: «سماع آلت حضور است؛ از آن‌چه محبت کلیت خواهد، تا کلِّ محب به محبوب مستغرق نشود وی اندر محبت ناقص بود. پس چنان‌که دل را اندر محل وصل نصیب محبت است و سر را مشاهدت و روح را وصلت و تن را خدمت، باید تا گوش را نیز نصیبی بود؛ چنان‌که چشم را رؤیت.» سخت نیکو گفت شاعر در محل هزل:

ألا فَاسْقِنی خَمْراً وقُلْ لی هِیَ الخَمْرُ
وَلا تَسْقِنی سِرّاً إذا أمْکَنَ الْجَهْرُ

یعنی بده ای دوست مرا تا چشم ببیند و دست ببساود و کام بچشد و بینی ببوید، آنک یک حاست را از آن نصیب نباشد، پس بگوی این خمر است تا گوش نیز نصیب یابد تا همه حواس من اندر بند آن شوند و از آن لذت یابند.

و گویند: سماع آلت حضور است؛ که غایب خود غایب است و غایب منکر بود و منکر اهل آن نباشد.

پس سماع بر دو گونه باشد: یکی به واسطه و دیگر بی واسطه. آن‌چه از قاری شنود آلت غیبت باشد آن‌چه از باری شنود آلت حضور و از آن بود که آن پیر گفت.

مخلوق را در آن محل ننهیم که سخن ایشان شنوم، یا حدیث ایشان گویم.» واللّه اعلم.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اختلاف است میان مشایخ و محققان اندر سماع.
هوش مصنوعی: بین دانایان و صاحب‌نظران در مورد شنیدن و درک مطالب اختلاف نظر وجود دارد.
گروهی گفتند که: «سماع آلت غیبت است» و دلیل آوردند که: «اندر مشاهدت، سماع محال باشد؛ که دوست اندر محل وصل دوست، اندر حال نظر بدو، مستغنی بود از سماع؛ از آن‌چه سماع خبر را بود و خبر اندر محل عیان دوری و حجاب و مشغولی باشد. پس آن آلت مبتدیان باشد تا از پراکندگی‌های غفلت بدان مجتمع شوند پس لامحاله مجتمع بدان پراکنده شود.»
هوش مصنوعی: گروهی بر این باورند که «سماع» به نوعی نماد غفلت و دوری از حقیقت است. آنها استدلال می‌کنند که در حالات روحانی و نزدیکی به حقیقت، نیاز به سماع وجود ندارد زیرا در چنین حالتی، فرد به نظاره و ارتباط مستقیم با دوست یا حقیقت می‌پردازد و از شنیدن اخبار به دور است. شنیدن اخبار ممکن است انسان را از حقیقت دور کند و به پراکندگی دچار سازد. بنابراین، سماع برای کسانی که تازه کار هستند ابزار و وسیله‌ای است تا از غفلت‌های خود فاصله گرفته و به وحدت و تمرکز برسند.
و گروهی گفتند: «سماع آلت حضور است؛ از آن‌چه محبت کلیت خواهد، تا کلِّ محب به محبوب مستغرق نشود وی اندر محبت ناقص بود. پس چنان‌که دل را اندر محل وصل نصیب محبت است و سر را مشاهدت و روح را وصلت و تن را خدمت، باید تا گوش را نیز نصیبی بود؛ چنان‌که چشم را رؤیت.» سخت نیکو گفت شاعر در محل هزل:
هوش مصنوعی: برخی بر این باورند که گوش برای دریافت آواز و نغمه لازم است. آنها معتقدند که تا زمانی که عشق به کلیت و محبوب به طور کامل تجربه نشود، انسان در محبت ناقص باقی می‌ماند. به همین ترتیب که دل در ارتباط با محبوب، سر در مشاهده و روح در ارتباط با‌ او قرار دارد، باید گوش نیز نصیب و سهمی داشته باشد، درست مانند چشمی که باید ببیند. شاعر در یک اثر طنز به این موضوع به زیبایی اشاره کرده است.
ألا فَاسْقِنی خَمْراً وقُلْ لی هِیَ الخَمْرُ
وَلا تَسْقِنی سِرّاً إذا أمْکَنَ الْجَهْرُ
هوش مصنوعی: ای کاش مرا با شرابی سیراب کنی و به من بگویی که این همان شراب است؛ و اگر امکان دارد، دیگری را در نهان به من ندهی.
یعنی بده ای دوست مرا تا چشم ببیند و دست ببساود و کام بچشد و بینی ببوید، آنک یک حاست را از آن نصیب نباشد، پس بگوی این خمر است تا گوش نیز نصیب یابد تا همه حواس من اندر بند آن شوند و از آن لذت یابند.
هوش مصنوعی: یعنی ای دوست، بگذار تا چشم‌ها ببینند و دست‌ها بساوند و کام‌ها بچشند و بینی‌ها بو کنند. چون به این حالت، یک جا چیزی را از آن بهره‌مند نمی‌شود، بگو این نوشیدنی است تا گوش‌ها هم از آن بهره‌مند شوند و همه حواس من درگیر آن شوند و از آن لذت ببرند.
و گویند: سماع آلت حضور است؛ که غایب خود غایب است و غایب منکر بود و منکر اهل آن نباشد.
هوش مصنوعی: می‌گویند سماع به معنای حضور است؛ زیرا کسی که غایب است، به واقع در حال غیبت قرار دارد و کسی که غیبت را انکار کند، نمی‌تواند از اهالی آن مقام باشد.
پس سماع بر دو گونه باشد: یکی به واسطه و دیگر بی واسطه. آن‌چه از قاری شنود آلت غیبت باشد آن‌چه از باری شنود آلت حضور و از آن بود که آن پیر گفت.
هوش مصنوعی: سماع می‌تواند به دو شکل انجام شود: یکی از طریق واسطه و دیگری بدون واسطه. آنچه که از قاری شنیده می‌شود به صورت غیابی است، در حالی که آنچه از باری شنیده می‌شود به صورت حضور دارد و این موضوع از گفته‌های آن پیر برداشت می‌شود.
مخلوق را در آن محل ننهیم که سخن ایشان شنوم، یا حدیث ایشان گویم.» واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: مخلوق را در جایی قرار ندهیم که فقط به صحبت‌های آن‌ها گوش دهیم یا خودمان تنها به بیان سخنان آن‌ها بپردازیم.