بدان که سماع را اندر طبایع حکمهای مختلف است، همچنان که ارادت اندر دلها مختلف است، و ستم باشد که کسی مر آن را بر یک حکم قطع کند.
و جملهٔ مستمعان بر دو گونهاند: یکی آن که معنی شنوند و دیگر آن که صوت و اندر این هر دو اصل فواید بسیار است و آفات بسیار؛ از آنچه شنیدن اصوات خوش غلیان معنیی باشد که اندر مردم مرکب بود اگر حق بود حق و اگر باطل بود باطل کسی را که مایه به طبع فساد بود آنچه شنود همه فساد باشد.
و جملگی این اندر حکایت داودعلیه السّلام بیاید که چون حق تعالی وی را خلیفت گردانید وی را صوتی خوش داد و حلق او را مزامیر گردانید و کوهها را رسایل وی کرد؛ تا حدی که وحوش و طیور از کوه و دشت به سماع آمدندی و آب باستادی و مرغان از هوا درافتادی. و اندر آثار آمده است که یک ماه آن خلق اندر آن صحرا هیچ نخوردندی و اطفال نگریستندی و هیچ شیر نخوردندی و هرگاه که خلق از آنجا بازگشتندی بسیار مردم از لذت کلام و صوت و لحن وی مرده بودندی؛ تا حدی که گویند یک بار هفتصد کنیزک عَذرا به شمار برآمد.
و آنگاه چون حق تعالی خواست که مستمع صوت و متابع طبع را جدا کند از اهل حق و مستمع حقیقت، ابلیس را به درخواست وی و حیله و مکر وی بماند تا نای و تنبور بساخت و اندر برابر مجلس داود علیه السّلام مجلسی فرا گسترید تا آنان که می صوت داود شنیدند به دو گروه شدند: یکی آن که اهل شقاوت بودند و دیگر آن که اهل سعادت. آن گروه به مزامیر ابلیس مشغول شدند و این گروه به اصوات داود بماندند؛ و باز آن که اهل معنی بودند صوت داود و غیر وی اندر پیش دل ایشان نبود؛ از آنچه همه حق میدیدند، اگر مزامیر دیو شنیدندی اندر آن فتنهٔ حق دیدندی و اگر صوت داود اندر آن هدایت حق، از کل بازماندند و از متعلقات اعراض کردند و هر دو را چنانکه بود بدیدند صواب را به صواب و خطا را به خطا. و آن را که سماع بدین نوع بود هرچه بشنود همه حلال باشدش.
و گروهی گویند از مدعیان که: «ما را سماع بر خلاف این میافتد که هست.» و این محال باشد؛ از آنچه کمال ولایت آن بود که هر چیزی چنان بینی که هست تا دیده درست باشد و اگر بر خلاف بینی درست نیاید ندیدی که پیغمبر علیه السّلام چه گفت؛ قوله، علیه السّلام: «اللهُمَّ أرِنَا الْأشْیاءَ کماهی. بار خدایا بنمای ما را هر چیزی چنان که آن است.» و چون دیدنِ درست مر چیزها را آن بود که ببینی بر آن صفت که هست، پس سماع درست نیز آن بود که بشنوی هر چیزی را چنان که هست آن چیز اندر نعت و حکم.
و آنان که اندر مزامیر مفتون شوند و به هوی و لهو مقرون شوند، از آن است که می به خلاف آن بشنوند که هست. اگر بر موافقت حکم آن سماع کنندی از همه آفات آن برهندی. ندیدی که اهل ضلالت کلام خدای تعالی بشنیدند و ضلالتشان بر ضلالت زیادت شد؟ چنانکه نضر بن الحارث گفت: «هذا أساطیرُ الأوّلین» و عبداللّه بن سعد بن ابی سَرْح که کاتب وحی بود گفت: «فتبارکَ اللّهُ أحْسَنُ الخالِقینَ (۱۴/المؤمنون)»، و گروهی دیگر «ثمَّ اسْتوی علی العرشِ (۵۴/الأعراف)» را اثبات مکان و جهت و گروهی «وجاءَ ربُّکَ والْمَلَکُ صفّاً صفّاً (۲۲/الفجر)» را دلیل مَجیء! چون دلشان محل ضلالت بود شنیدن کلام رب العزه ایشان را هیچ سود نداشت.
و باز موحدان در شعر شاعر نظر کردند آفرینندهٔ طبع ورا دیدند و زدایندهٔ خاطرش را و اندر آن اعتبار فعل را بر فاعل دلیل کردند؛ تا آن گروه اندر حق گمراه شدند و این گروه اندر باطل، راه یافتند و انکار این مکابرهای عیان باشد.
اطلاعات
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بدان که سماع را اندر طبایع حکمهای مختلف است، همچنان که ارادت اندر دلها مختلف است، و ستم باشد که کسی مر آن را بر یک حکم قطع کند.
هوش مصنوعی: بدان که انواع مختلفی از سماع وجود دارد، همانطور که نیت و خواسته در دلها متفاوت است، و نادرست است که کسی آن را فقط بر یک نوع خاص تعریف کند.
و جملهٔ مستمعان بر دو گونهاند: یکی آن که معنی شنوند و دیگر آن که صوت و اندر این هر دو اصل فواید بسیار است و آفات بسیار؛ از آنچه شنیدن اصوات خوش غلیان معنیی باشد که اندر مردم مرکب بود اگر حق بود حق و اگر باطل بود باطل کسی را که مایه به طبع فساد بود آنچه شنود همه فساد باشد.
هوش مصنوعی: شنوندگان به دو دسته تقسیم میشوند: یکی کسانی که مفهوم کلمات را میفهمند و دیگری کسانی که فقط به صداهایی که میشنوند توجه دارند. هر یک از این دو گروه مزایا و معایب خاص خود را دارند. شنیدن صداهای خوش میتواند به تحریک معناها در ذهن شنونده منجر شود. اگر این معانی درست و واقعی باشند، میتوانند به درک بهتر منجر شوند و اگر نادرست باشند، ممکن است به گمراهی یا فساد در تفکر آنها منجر شود. افراد با طبع فاسد، هر چیزی که بشنوند را به فساد و اشتباه تعبیر میکنند.
و جملگی این اندر حکایت داودعلیه السّلام بیاید که چون حق تعالی وی را خلیفت گردانید وی را صوتی خوش داد و حلق او را مزامیر گردانید و کوهها را رسایل وی کرد؛ تا حدی که وحوش و طیور از کوه و دشت به سماع آمدندی و آب باستادی و مرغان از هوا درافتادی. و اندر آثار آمده است که یک ماه آن خلق اندر آن صحرا هیچ نخوردندی و اطفال نگریستندی و هیچ شیر نخوردندی و هرگاه که خلق از آنجا بازگشتندی بسیار مردم از لذت کلام و صوت و لحن وی مرده بودندی؛ تا حدی که گویند یک بار هفتصد کنیزک عَذرا به شمار برآمد.
هوش مصنوعی: داود علیهالسلام زمانی که خداوند او را به عنوان خلیفه انتخاب کرد، صدای بسیار زیبایی به او عطا نمود و صدایش تا حدی دلنشین شد که کوهها نیز جواب صدای او را میدادند. به طوری که وحوش و پرندگان از دوردستها به شنیدن صدای او میآمدند و حتی آبها توقف میکردند و پرندگان از آسمان به زمین میافتادند. در آثار آمده که مردم یک ماه در آن بیابان هیچ چیزی نخورده و کودکان نیز شیر مصرف نکرده بودند. وقتی مردم از آنجا بازمیگشتند، بسیاری از آنها از لذت بردن از کلام و صدا و لحن او جان خود را از دست داده بودند و روایت شده که یک بار تعداد هفتصد کنیز باکره جمع شدند.
و آنگاه چون حق تعالی خواست که مستمع صوت و متابع طبع را جدا کند از اهل حق و مستمع حقیقت، ابلیس را به درخواست وی و حیله و مکر وی بماند تا نای و تنبور بساخت و اندر برابر مجلس داود علیه السّلام مجلسی فرا گسترید تا آنان که می صوت داود شنیدند به دو گروه شدند: یکی آن که اهل شقاوت بودند و دیگر آن که اهل سعادت. آن گروه به مزامیر ابلیس مشغول شدند و این گروه به اصوات داود بماندند؛ و باز آن که اهل معنی بودند صوت داود و غیر وی اندر پیش دل ایشان نبود؛ از آنچه همه حق میدیدند، اگر مزامیر دیو شنیدندی اندر آن فتنهٔ حق دیدندی و اگر صوت داود اندر آن هدایت حق، از کل بازماندند و از متعلقات اعراض کردند و هر دو را چنانکه بود بدیدند صواب را به صواب و خطا را به خطا. و آن را که سماع بدین نوع بود هرچه بشنود همه حلال باشدش.
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند اراده کرد که شنوندگان صدا و پیروان هوای نفس را از اهل حق و شنوندگان حقیقت جدا کند، ابلیس با درخواست و فریبش باقی ماند تا سازهایی مثل نای و تنبور بسازد و در برابر مجلس حضرت داوود علیه السلام مجلسی برپا کرد. در نتیجه، افرادی که صدای داوود را شنیدند به دو دسته تقسیم شدند: یک گروه اهل شقاوت و گروه دیگر اهل سعادت. گروه اول به موسیقی ابلیس مشغول شدند و گروه دوم به صداهای داوود توجه کردند. همچنین، افرادی که به معنی و حقیقت توجه داشتند، هیچ صدایی جز داوود را در دل خود نمیشنیدند. آنها همه چیز را با چشم حق میدیدند و اگر به مزامیر ابلیس گوش میدادند، تنها فتنهای از حق میدیدند و اگر صدای داوود را میشنیدند، راهنمایی از حق را در آن مییافتند و از همه تعلقات دنیا دوری میکردند. هر یک از این دو دسته آنچه را که بود به درستی میدیدند و حق را از باطل تمیز میدادند. و هر کسی که به این نوع شنیدن عادت کند، همه چیز برای او حلال خواهد بود.
و گروهی گویند از مدعیان که: «ما را سماع بر خلاف این میافتد که هست.» و این محال باشد؛ از آنچه کمال ولایت آن بود که هر چیزی چنان بینی که هست تا دیده درست باشد و اگر بر خلاف بینی درست نیاید ندیدی که پیغمبر علیه السّلام چه گفت؛ قوله، علیه السّلام: «اللهُمَّ أرِنَا الْأشْیاءَ کماهی. بار خدایا بنمای ما را هر چیزی چنان که آن است.» و چون دیدنِ درست مر چیزها را آن بود که ببینی بر آن صفت که هست، پس سماع درست نیز آن بود که بشنوی هر چیزی را چنان که هست آن چیز اندر نعت و حکم.
هوش مصنوعی: برخی از افراد مدعی هستند که درک و شنیدن آنها با واقعیت تناقض دارد. این امر غیرممکن است، زیرا کمال در ولایت به این معناست که هر چیزی را همانطور که هست ببینی تا دیدگاهات درست باشد. اگر چیزی را نادرست ببینی، در حقیقت ندیدهای. پیامبر (ص) نیز فرمود: «بار خدایا، ما را آنگونه که هستند، به ما نشان بده.» بنابراین، دیدن درست به این معناست که هر چیز را همانطور که هست ببینی و شنیدن درست نیز به این معناست که هر چیزی را همانطور که هست، بشنوی.
و آنان که اندر مزامیر مفتون شوند و به هوی و لهو مقرون شوند، از آن است که می به خلاف آن بشنوند که هست. اگر بر موافقت حکم آن سماع کنندی از همه آفات آن برهندی. ندیدی که اهل ضلالت کلام خدای تعالی بشنیدند و ضلالتشان بر ضلالت زیادت شد؟ چنانکه نضر بن الحارث گفت: «هذا أساطیرُ الأوّلین» و عبداللّه بن سعد بن ابی سَرْح که کاتب وحی بود گفت: «فتبارکَ اللّهُ أحْسَنُ الخالِقینَ (۱۴/المؤمنون)»، و گروهی دیگر «ثمَّ اسْتوی علی العرشِ (۵۴/الأعراف)» را اثبات مکان و جهت و گروهی «وجاءَ ربُّکَ والْمَلَکُ صفّاً صفّاً (۲۲/الفجر)» را دلیل مَجیء! چون دلشان محل ضلالت بود شنیدن کلام رب العزه ایشان را هیچ سود نداشت.
هوش مصنوعی: افرادی که به آهنگها و سرگرمیها وابسته میشوند، به نوعی از حقیقت دور میشوند و آنچه را که میشنوند، بر اساس سلیقه و تمایلات خود تفسیر میکنند. اگر کسی به درستی به مضامین آنها گوش ندهد، از اثرات منفی آن در امان است. دیدهاید که برخی از اهل گمراهی، کلام خدا را میشنوند و این امر تنها باعث افزایش گمراهی آنها میشود؟ مانند نضر بن حارث که گفت: «اینها افسانههای پیشینیان است»، و عبدالله بن سعد بن ابی سرح که نوشتة وحی بود و عبارتی از قرآن را میشنید و عدهای دیگر هم آیات را به گونهای تفسیر میکردند که به نظرشان وجود مکان و جهت برای خدا را اثبات میکرد. چون دلهایشان پر از گمراهی بود، شنیدن کلام خدا هیچ فایدهای برایشان نداشت.
و باز موحدان در شعر شاعر نظر کردند آفرینندهٔ طبع ورا دیدند و زدایندهٔ خاطرش را و اندر آن اعتبار فعل را بر فاعل دلیل کردند؛ تا آن گروه اندر حق گمراه شدند و این گروه اندر باطل، راه یافتند و انکار این مکابرهای عیان باشد.
هوش مصنوعی: موحدان به شعر شاعر توجه کردند و خالق ذاتی او را شناختند و همچنین، چیزی که باعث از بین رفتن افکار او میشود. آنها در اینجا عمل را به فاعل نسبت دادند؛ به طوری که یک گروه در فهم حق اشتباه کردند و گروه دیگری در باطل، به درک رسیدند. انکار این تفسیر، کاملاً واضح است.