شمارهٔ ۳۷۰
زین پیش لطف بود و کنون جور و کین همه
اول چه بود آن همه؟ آخر چه این همه؟
خوبان، ز اهل درد شما را چه آگهی؟
ایشان نیازمند و شما نازنین همه
غمهای دوست، اندک و بسیار هر چه هست
بادا نصیب این دل اندوهگین همه!
ای دیده، از غبار رهش توتیا مجوی
کز گریه تو گل شده روی زمین همه
گر ناگهان به سوی هلالی قدم نهی
سازد نثار مقدم تو عقل و دین همه
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زین پیش لطف بود و کنون جور و کین همه
اول چه بود آن همه؟ آخر چه این همه؟
هوش مصنوعی: تا به حال همه چیز خوب و با لطف بود، اما حالا چرا اینقدر سختی و دشمنی وجود دارد؟ آن زمان همه چیز چگونه بود و حالا چه بر ما گذشته است؟
خوبان، ز اهل درد شما را چه آگهی؟
ایشان نیازمند و شما نازنین همه
هوش مصنوعی: آیا شما از حال کسانی که در رنج و درد هستند، خبر دارید؟ آنها در پی یاری و کمک هستند، در حالی که شما با زیبایی و ناز خود در آرامش به سر میبرید.
غمهای دوست، اندک و بسیار هر چه هست
بادا نصیب این دل اندوهگین همه!
هوش مصنوعی: غمهای دوست، هر چه هست، کم یا زیاد، نصیب این دل غمگین من باد.
ای دیده، از غبار رهش توتیا مجوی
کز گریه تو گل شده روی زمین همه
هوش مصنوعی: ای چشم، نباید در غبار راه او خیرهخیره بگردی، چرا که از اشکهای تو، زمین به گلی تبدیل شده است.
گر ناگهان به سوی هلالی قدم نهی
سازد نثار مقدم تو عقل و دین همه
هوش مصنوعی: اگر ناگهان به سوی هلالی (ماه) گام برداری، عقل و دین هر دو به پای تو قربانی خواهند شد.