شمارهٔ ۹۶
چه گیرایی ست یارب جلوه گیسوکمندان را؟
که بگسست از صنم، پیوند جان زناربندان را
قیامت پیش ازین می ریخت بر دل طرح آشوبی
کنون چون سایه در خاک است، این بالابلندان را؟
شود تخت روان، هر جا رمیدن بستر اندازد
سر زانو بود بالین راحت، دردمندان را
مرا در عشق او، دل گر فغان برداشت معذورم
در آتش ناله ای ناچار، می باشد سپندان را
تبسم ریز شد گلبرک یار و شرم رسوایی
لب از دندان شبنم می گزد، گل های خندان را
بود هم نسبتان را عقد جمعیت به هم، فطری
نباشد رشته ای درکار، گوهرهای دندان را
بهشت نقد در بر، حسن آن سیمین بدن دارد
که بینم سیر چشم نعمتش، مشکل پسندان را
حزین ، افتاد دل را در بغل گنجینه داغی
که دولت خود به خود رو آورد اقبال مندان را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه گیرایی ست یارب جلوه گیسوکمندان را؟
که بگسست از صنم، پیوند جان زناربندان را
هوش مصنوعی: چه جذابیتی دارد ای خدا، زیبایی موهای عاشقان؟ که این زیبایی، پیوند جان و دل را از محبوبان جدا کرده است.
قیامت پیش ازین می ریخت بر دل طرح آشوبی
کنون چون سایه در خاک است، این بالابلندان را؟
هوش مصنوعی: پیش از این، در دل آدمی آشفتگی و نگرانی بزرگی وجود داشت، اما اکنون مانند سایهای بر زمین، این انسانهای بلندپرواز و قدرتمند در چه حالتی هستند؟
شود تخت روان، هر جا رمیدن بستر اندازد
سر زانو بود بالین راحت، دردمندان را
هوش مصنوعی: هر جا که انسان بخواهد و سر خود را بر زمین بگذارد، میتواند آرامش و آسایش خود را پیدا کند. برای کسانی که دردمند و نیازمند هستند، این حالت میتواند به راحتی و بهبودی کمک کند.
مرا در عشق او، دل گر فغان برداشت معذورم
در آتش ناله ای ناچار، می باشد سپندان را
هوش مصنوعی: اگر دلم در عشق او ناله و فریاد سر دهد، معذورم، زیرا در آتش عشق، ناله و فریاد به طور ناخواسته از من برمیآید و این وضعیت مانند سپندانی است که میسوزند.
تبسم ریز شد گلبرک یار و شرم رسوایی
لب از دندان شبنم می گزد، گل های خندان را
هوش مصنوعی: لبخند ملایم معشوق مانند گلبرگی نرم و لطیف است که شرم و خجالتش به گونهای است که شبنم را از دندانهایش میگزد و گلهای شاداب را تحت تاثیر قرار میدهد.
بود هم نسبتان را عقد جمعیت به هم، فطری
نباشد رشته ای درکار، گوهرهای دندان را
هوش مصنوعی: در میان افراد، بر همین اساس و طینت، هیچ پیوندی وجود ندارد؛ اگرچه که گوهری همچون دندانها با هم در ارتباطند.
بهشت نقد در بر، حسن آن سیمین بدن دارد
که بینم سیر چشم نعمتش، مشکل پسندان را
هوش مصنوعی: بهشت واقعی در دستان من است و زیبایی آن زن با بدن سیمینش، چشمانم را سیراب میکند و برای کسانی که سختپسند هستند، این لذت دشوار به نظر میرسد.
حزین ، افتاد دل را در بغل گنجینه داغی
که دولت خود به خود رو آورد اقبال مندان را
هوش مصنوعی: حزین، دل خود را در آغوش گنجینهای از عشق و احساسات قرار داده که خوشبختی ناگهانی به آن روی آورده و نصیب خوشاقبالان شده است.

حزین لاهیجی