شمارهٔ ۹۲
بس که چون صبح زند دم ز صفا سینه ما
صورت کین، همه مهر است در آیینه ما
دو حریصیم که تا محشرمان سیری نیست
ما ز مهر تو، دل سخت تو ازکینهٔ ما
می نهد شیر محبت به فراغت پهلو
نیستانی شده از تیر جفا، سینه ما
پرده از کار ریا، عشق نگیرد ز کرم
مصلحت هاست درین خرقهٔ پشمینهٔ ما
داد بر باد، تف عشق تو خاکستر دل
همچنان شعله زند خاطرت ازکینه ما
به هوای گل رخسار تو در رقص بود
شعلهٔ عشق در آتشکدهٔ سینهٔ ما
ذره آسا به هوای تو، سراپا مهریم
در دل رشک، گره چون نشودکینه ما؟
بندهٔ جام شرابیم حزین ، زانکه برد
لوث آلودگی، از خرقه پشمینه ما
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بس که چون صبح زند دم ز صفا سینه ما
صورت کین، همه مهر است در آیینه ما
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه صبح با زیبایی و روشنیاش دم میزند، دل ما پر از عشق و صفا شده است و همهٔ محبتها در قلب ما منعکس میشود.
دو حریصیم که تا محشرمان سیری نیست
ما ز مهر تو، دل سخت تو ازکینهٔ ما
هوش مصنوعی: ما دو نفر هرگز سیر نمیشویم تا روز قیامت، در حالی که تو به خاطر کینهات دل سختی داری و محبت ما را نمیپذیری.
می نهد شیر محبت به فراغت پهلو
نیستانی شده از تیر جفا، سینه ما
هوش مصنوعی: محبت مانند شیری است که به آرامش میخوابد، در حالی که سینه ما از زخمهای جفا و رنجها همچون نیستانی پر از تیر شده است.
پرده از کار ریا، عشق نگیرد ز کرم
مصلحت هاست درین خرقهٔ پشمینهٔ ما
هوش مصنوعی: عشق واقعی از بدیهای پنهان و ریا به دور است و در این لباس پشمی که بر تن داریم، هیچ چیزی جز صداقت وجود ندارد.
داد بر باد، تف عشق تو خاکستر دل
همچنان شعله زند خاطرت ازکینه ما
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که قلبم همچنان در آتش احساسات بسوزد، حتی اگر همه چیز به باد رفته باشد و تو را فراموش کرده باشم، یاد تو همچنان در وجودم شعلهور است.
به هوای گل رخسار تو در رقص بود
شعلهٔ عشق در آتشکدهٔ سینهٔ ما
هوش مصنوعی: شعلهٔ عشق به خاطر زیبایی و محبوبیت تو در دل ما میرقصد و زندگی میگیرد.
ذره آسا به هوای تو، سراپا مهریم
در دل رشک، گره چون نشودکینه ما؟
هوش مصنوعی: به اندازه یک ذره، برای تو و در انتظار تو هستم. تمام وجودم پر از حسادت است و به خاطر این حسادت، قلبم نمیتواند از کینهها پاک شود.
بندهٔ جام شرابیم حزین ، زانکه برد
لوث آلودگی، از خرقه پشمینه ما
هوش مصنوعی: ما در بند شراب هستیم و اندوهگین از این که آلودگیهای گناه را از لباس سادهمان پاک کرده است.

حزین لاهیجی