شمارهٔ ۷۷
شکسته زلف یکی ترک مست یار منست
که آرمیده چو جان سخت در کنار من است
بهر چه امر کند من باختیار ویم
بهر چه حکم کنم او باختیار من است
شبی که دیرتر آیم بخانه از بازار
نشسته بر در مشکو بانتظار من است
بگرد مشکوی من غم گذر نیارد کرد
که دل فریبی از اینگونه غمگسار من است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شکسته زلف یکی ترک مست یار منست
که آرمیده چو جان سخت در کنار من است
هوش مصنوعی: برای من، زلف شکسته یک معشوق شرابی است که در کنار من آرام گرفته و مانند جانم برایم عزیز است.
بهر چه امر کند من باختیار ویم
بهر چه حکم کنم او باختیار من است
هوش مصنوعی: هر چه او دستور دهد، من با کمال میل انجام میدهم و هر حکمی که من صادر کنم، او با کمال انتخاب و اختیار آن را قبول میکند.
شبی که دیرتر آیم بخانه از بازار
نشسته بر در مشکو بانتظار من است
هوش مصنوعی: شب که دیر به خانه میرسم، او در در منتظر من نشسته است.
بگرد مشکوی من غم گذر نیارد کرد
که دل فریبی از اینگونه غمگسار من است
هوش مصنوعی: محبوب من، با زیباییهایش، باعث میشود که غم و اندوه به سراغم نیاید، زیرا دل من به این شیوه از دلداری و محبت او عادت کرده است.

میرزا حبیب خراسانی