گنجور

بخش ۵۶ - پیدا کردن علاج حرص و طمع

بدان که داروی وی معجونی است از تلخی صبر و شیرینی علم و دشواری عمل و همه داروهای بیماری دل از این اخلاط باشد و حاصل این علاج پنج چیز است:

علاج اول عمل است، چنان که خرج خویش با اندکی آورد. به جامه درشت و نان تهی قناعت کند و نان خورش گاه گاه اینقدر بی طمع و بی حرص به دست می آید. و رسول (ص) گفت، «سه چیز است که نجات خلق اندر آن است. ترسیدن از خدای سبحانه و تعالی اندر سر و آشکارا و خرج کردن بنوا در درویشی و توانگری و انصاف دادن اندر خشم و خشنودی». و یکی بودردا رضی الله عنه را دید که هسته خرما می چید و می گفت، «رفق در معیشت نگاهداشتن از فقه مرد بود». و رسول (ص) گفت، «هرکه خرج بنوا کند حق تعالی او را بی نیاز کند. و هرکه خرج بی نوا کند وی را درویشی داد و هرکه خدای را یاد کند حق تعالی وی را دوست دارد». و گفت (ص)، «خرج به تدبیر و آهستگی یک نیمه معیشت است».

علاج دوم آن که چون کفایت روز یافت، دل اندر مستقبل چندان نبندد که امل وی دراز شود و آرام نگیرد در طلب آن و شیطان او را غلبه کند، چنان که گفت، «الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء» خواهد که تو را از بیم رنج درویشی فردا امروز به نقد اندر رنج دارد و بر تو همی خندد که باشد که خود فردا نیاید و اگر بیاید رنج آن بیش از آن نخواهد بود که امروز به نقد خود را در آن افکند. و حذر از این بدان بود که بداند روزی به سبب حرص حریص زیادت نشود و آنچه مقدر است لابد برسد. رسول (ص) به ابن مسعود بگذشت و او را سخت اندوهگین دید. او را گفت، «غم بسیار بر دل منه که هرچه تقدیر کرده باشد بشود و آنچه روزی توست برسد لابد» و باید که بداند که روزی بنده بیشتر از جایی بود که نپندارد، چنان که گفت، «و من یتق الله یجعل مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب» و سفیان ثوری گفت، «پرهیزگار باش که هرگز هیچ پرهیزگار از گرسنگی نمرد». یعنی حق سبحانه و تعالی دل خلق بر تو چنان گرداند که به شفقت کفایت تو ناخواسته همی رساند. و بوحازم رحمهم الله گفت، «هرچه هست دو قسم است. آنچه روزی من است بی تعجیل من برسد و آنچه روزی من نیست به جهد همه اهل آسمان و زمین به من نرسد.

علاج سوم آن که بداند که اگر طمع نکند و صبر کند رنجور شود و اگر طمع کند و صبر نکند هم خوار شود و هم رنجور و به این ملوم باشد و اندر خطر عقاب آخرت بود و بدان ثواب یابد و ستوده بود، آخر رنجی با ثواب و ستودگی و عزّ نفس اولیتر از رنجی با مذلت و نکوهش و بیم عقوبت. و رسول (ص) گفت، «عزّ مومن اندر آن بود که از خلق بی نیاز باشد». و علی بن ابیطالب (ع) گوید که هرکه تو را به وی حاجت است اسیر وی گشتی و هرکه را به تو حاجت است امیر وی گشتی.

علاج چهارم آن که اندیشه کند که تا این حرص و طمع برای چه می کند. اگر برای تنعم شکم همی کند خر و گاو از وی بیش خورد و اگر برای شهوت فرج کند، خوک و خرس از وی بیش بود و اگر برای تجمل و جامه نیکو کند، جهودان را نیز آن باشد و اگر طمع ببرد و به اندکی قناعت کند، خویشتن را هیچ نظر نبیند مگر انبیاء و اولیاء و چون مانند این قوم باشد بهتر از مانند جانوران.

علاج پنجم آن که از آفت مال بیندیشد که چون بسیار بود اندر دنیا، اندر خطر آفات بود و اندر آخرت به پانصد سال پس از درویشان در بهشت شود. باید کههمیشه در کسی نگرد که دون وی باشد در دنیا و بدان شکر کند و در توانگران ننگرد. و رسول (ص) می گوید، «در کسی نگرید که درون شما باشد در دنیا» و ابلیس همیشه فرمان می نماید که چرا قناعت کنی؟ فلان و فلان چندین مال دارند. و چون پرهیز کنی گوید چرا حذر کنی؟ فلان و فلان عالم حذر نمی کنند و حرام همی خورند. و در دنیا کسی فرا پیش می دارد که توانگر تر از تو بود و در دین آن را که کم از تو بود. و سعادت تواند و عکس این بود که همیشه باید اندر دین در بزرگان متقی نگه کنی تا خویشتن را مقصر بینی و اندر دنیا اندر درویشان نگه کنی تا خویش را توانگر بینی.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که داروی وی معجونی است از تلخی صبر و شیرینی علم و دشواری عمل و همه داروهای بیماری دل از این اخلاط باشد و حاصل این علاج پنج چیز است:
هوش مصنوعی: بدان که درمان او ترکیبی است از تلخی صبر، شیرینی علم و زحمات اعمال. تمامی درمان‌های بیماری دل از این اجزای مختلف گرفته شده است و نتیجه این درمان به پنج چیز بستگی دارد.
علاج اول عمل است، چنان که خرج خویش با اندکی آورد. به جامه درشت و نان تهی قناعت کند و نان خورش گاه گاه اینقدر بی طمع و بی حرص به دست می آید. و رسول (ص) گفت، «سه چیز است که نجات خلق اندر آن است. ترسیدن از خدای سبحانه و تعالی اندر سر و آشکارا و خرج کردن بنوا در درویشی و توانگری و انصاف دادن اندر خشم و خشنودی». و یکی بودردا رضی الله عنه را دید که هسته خرما می چید و می گفت، «رفق در معیشت نگاهداشتن از فقه مرد بود». و رسول (ص) گفت، «هرکه خرج بنوا کند حق تعالی او را بی نیاز کند. و هرکه خرج بی نوا کند وی را درویشی داد و هرکه خدای را یاد کند حق تعالی وی را دوست دارد». و گفت (ص)، «خرج به تدبیر و آهستگی یک نیمه معیشت است».
هوش مصنوعی: ابتدا باید گفت که اقدام عملی بهترین درمان است و انسان باید با کمترین امکانات خود را اداره کند. او باید به زندگی ساده و مختصر قناعت کند و از نعمت‌های روزمره بی‌هیچ حرص و طمع بهره‌مند شود. پیامبر (ص) فرمودند که سه امر موجب نجات انسان‌ها می‌شود: ترس از خداوند در ظاهر و باطن، خرج کردن به‌خاطر دیگران چه در فقر و چه در ثروت، و انصاف و عدالت در زمان خشم و رضایت. همچنین یکی از صحابه بزرگ، بُدِر یکی از هسته‌های خرما را جمع کرده و گفت که صرفه‌جویی در زندگی، نشانه‌ای از عقل و دانش مردان است. پیامبر (ص) اضافه کردند که هر که به نفع دیگران خرج کند، خداوند او را بی‌نیاز می‌کند و هر که به صورت بی‌رویه خرج کند، دچار فقر می‌شود. همچنین اگر کسی خدا را یاد کند، مورد محبت خداوند قرار می‌گیرد. پیامبر (ص) تاکید کردند که خرج کردن به‌طور موزون و با تدبیر، نیمی از تامین معیشت را تشکیل می‌دهد.
علاج دوم آن که چون کفایت روز یافت، دل اندر مستقبل چندان نبندد که امل وی دراز شود و آرام نگیرد در طلب آن و شیطان او را غلبه کند، چنان که گفت، «الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء» خواهد که تو را از بیم رنج درویشی فردا امروز به نقد اندر رنج دارد و بر تو همی خندد که باشد که خود فردا نیاید و اگر بیاید رنج آن بیش از آن نخواهد بود که امروز به نقد خود را در آن افکند. و حذر از این بدان بود که بداند روزی به سبب حرص حریص زیادت نشود و آنچه مقدر است لابد برسد. رسول (ص) به ابن مسعود بگذشت و او را سخت اندوهگین دید. او را گفت، «غم بسیار بر دل منه که هرچه تقدیر کرده باشد بشود و آنچه روزی توست برسد لابد» و باید که بداند که روزی بنده بیشتر از جایی بود که نپندارد، چنان که گفت، «و من یتق الله یجعل مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب» و سفیان ثوری گفت، «پرهیزگار باش که هرگز هیچ پرهیزگار از گرسنگی نمرد». یعنی حق سبحانه و تعالی دل خلق بر تو چنان گرداند که به شفقت کفایت تو ناخواسته همی رساند. و بوحازم رحمهم الله گفت، «هرچه هست دو قسم است. آنچه روزی من است بی تعجیل من برسد و آنچه روزی من نیست به جهد همه اهل آسمان و زمین به من نرسد.
هوش مصنوعی: درمان دوم این است که وقتی روز کافی است، دل نباید به آینده بند شود و امید به آینده را چنان زیاد نکند که آرامش را از دست بدهد و در پی آن چیزی باشد که شیطان او را تحت تأثیر قرار دهد. شیطان به انسان وعده فقر می‌دهد و او را به کارهای زشت فرا می‌خواند، تا به خاطر ترس از نیاز فردا، امروز را در زحمت و اضطراب بیندازد و بر او بخندد، در حالی که ممکن است فردا هیچ‌گاه نیاید و اگر هم بیاید، آن زحمت بیشتر از رنج امروز نخواهد بود. باید احتیاط کرد و دانست که روزی به خاطر طمع افزوده نمی‌شود و هرچه مقدر است، حتماً به انسان خواهد رسید. پیامبر (ص) به ابن مسعود نگاه کرد و او را غمگین دید و گفت: «غصه نخور، چون هرچه مقدر شده باشد، خواهد شد و آنچه برای تو نوشته شده، به تو خواهد رسید.» باید آدمی بداند که روزی او بیشتر از آن است که تصور کند، همان‌طور که در قرآن آمده: «و هر کسی تقوای الهی را پیشه کند، خداوند برای او راهی فراهم می‌کند و از جایی که فکرش را نمی‌کند به او روزی می‌دهد.» همچنین سفیان ثوری گفت: «مراقب باشید که هیچ پرهیزگاری از گرسنگی نخواهد مرد.» یعنی خداوند دل‌های بندگان را طوری می‌چرخاند که به صورت ناخواسته برایشان کفایت می‌کند. بوحازم گفت: «هر چیزی دو قسم دارد: آنچه روزی من است، بدون عجله به من می‌رسد و آنچه روزی من نیست، با تلاش همه موجودات آسمان و زمین به من نخواهد رسید.»
علاج سوم آن که بداند که اگر طمع نکند و صبر کند رنجور شود و اگر طمع کند و صبر نکند هم خوار شود و هم رنجور و به این ملوم باشد و اندر خطر عقاب آخرت بود و بدان ثواب یابد و ستوده بود، آخر رنجی با ثواب و ستودگی و عزّ نفس اولیتر از رنجی با مذلت و نکوهش و بیم عقوبت. و رسول (ص) گفت، «عزّ مومن اندر آن بود که از خلق بی نیاز باشد». و علی بن ابیطالب (ع) گوید که هرکه تو را به وی حاجت است اسیر وی گشتی و هرکه را به تو حاجت است امیر وی گشتی.
هوش مصنوعی: در این متن بیان می‌شود که اگر فردی به خواسته‌ها و دلبستگی‌های خود تمایل نداشته باشد و صبر پیشه کند، ممکن است با درد و رنج مواجه شود. اما اگر طمع ورزد و صبر نکند، نه تنها دچار خفت و ذلت می‌شود، بلکه رنج نیز خواهد کشید. این موضوع او را در معرض عذاب آخرت قرار می‌دهد، در حالی که صبر همراه با امانت و شایستگی باعث کسب پاداش و تحسین خواهد شد. در نهایت، رنجی که با پاداش و احترام همراه است، بهتر از رنجی است که با خفت و سرزنش و ترس از عذاب الهی توأم باشد. همچنین، به نقل از پیامبر (ص) گفته می‌شود که عزت مؤمن در این است که از بندگان خدا بی‌نیاز باشد. امام علی (ع) نیز اظهار می‌دارد که هرکسی که به تو نیاز دارد، تو را اسیر خود می‌سازد و هرکسی که تو به او نیاز داشته باشی، تو را برتر می‌سازد.
علاج چهارم آن که اندیشه کند که تا این حرص و طمع برای چه می کند. اگر برای تنعم شکم همی کند خر و گاو از وی بیش خورد و اگر برای شهوت فرج کند، خوک و خرس از وی بیش بود و اگر برای تجمل و جامه نیکو کند، جهودان را نیز آن باشد و اگر طمع ببرد و به اندکی قناعت کند، خویشتن را هیچ نظر نبیند مگر انبیاء و اولیاء و چون مانند این قوم باشد بهتر از مانند جانوران.
هوش مصنوعی: علاج چهارم این است که به خود بیندیشد که علت این حرص و طمع چیست. اگر هدفش تنها به‌دست آوردن لذت شکم باشد، گاو و خر هم بیشتر از او می‌خورند. اگر هدفش ارضای شهوت باشد، خوک و خرس هم از او بیشتر استفاده می‌کنند. اگر به دنبال تجمل و لباس‌های زیبا باشد، یهودیان نیز چنین می‌کنند. اما اگر کمی قناعت کند و به آنچه که دارد راضی باشد، در این صورت خود را نباید با جانوران مقایسه کند؛ بلکه باید به مقام انبیاء و اولیاء بیندیشد و در این مسیر بهتر از آن است که به زندگی جانوران بپردازد.
علاج پنجم آن که از آفت مال بیندیشد که چون بسیار بود اندر دنیا، اندر خطر آفات بود و اندر آخرت به پانصد سال پس از درویشان در بهشت شود. باید کههمیشه در کسی نگرد که دون وی باشد در دنیا و بدان شکر کند و در توانگران ننگرد. و رسول (ص) می گوید، «در کسی نگرید که درون شما باشد در دنیا» و ابلیس همیشه فرمان می نماید که چرا قناعت کنی؟ فلان و فلان چندین مال دارند. و چون پرهیز کنی گوید چرا حذر کنی؟ فلان و فلان عالم حذر نمی کنند و حرام همی خورند. و در دنیا کسی فرا پیش می دارد که توانگر تر از تو بود و در دین آن را که کم از تو بود. و سعادت تواند و عکس این بود که همیشه باید اندر دین در بزرگان متقی نگه کنی تا خویشتن را مقصر بینی و اندر دنیا اندر درویشان نگه کنی تا خویش را توانگر بینی.
هوش مصنوعی: نکته پنجم این است که انسان باید به آسیب‌های مالی بیندیشد. چون هرچه مال دنیا بیشتر باشد، خطرات آن نیز بیشتر می‌شود و در آخرت نیز پس از پانصد سال، در بهشت به درویشان می‌رسد. بنابراین باید همواره به کسانی نگاه کند که از او پایین‌تر هستند و بر این نعمت‌ها شکرگزار باشد و به توانگران توجه نکند. پیامبر (ص) فرمودند که به کسی که در دنیا از شما بالاتر است نگاه نکنید. ابلیس همیشه می‌گوید که چرا راضی باشی؟ فلانی چندین مال دارد. و وقتی از این وسوسه‌ها پرهیز می‌کنید، می‌گوید که چرا احتیاط می‌کنی؟ فلانی‌ها حرام می‌خورند و حذر نمی‌کنند. در دنیا همیشه کسی را می‌يابی که ثروتمندتر از توست و در دین، افرادی هستند که از تو کم‌دانش‌ترند. بنابراین سعادت در این است که در دین، به بزرگان و افراد باتقوا نگاه کنید تا خود را مقصر بدانید و در دنیا، به درویشان نگاه کنید تا خود را توانگر احساس کنید.