گنجور

شمارهٔ ۱۰۷ - در موعظت و نصیحت و تحذیر از دنیا و تذکیر مرگ و تصدیق حشر و نشر گوید

عزیزا چند رنگارنگ این دور جهان بینی
ز دور چرخ در گیتی بهاران و خزان بینی
درین آفت سرا بودن هلاک جان و تن باشد
اگر گوئی به ترک آن نجات جاودان بینی
عروس عز دنیا را طلاقی ده بلا رجعت
که تا از عقد حورالعین شکرریز جنان بینی
ندانم تا چرا خواهی جهان و مردم او را
چو فعل مردمان بینی و احوال جهان بینی
بدنیا غره گشتستی ز مرگ ایمن عجب مرغی
که رنج دام نندیشی و ناز آشیان بینی
مترس از پیری اندر عشق کز کنعان فضل الله
چو یعقوبت ببخشاید زلیخا را جوان بینی
اگر در عدل کوشی دیر ماند رسم و اسم تو
برو تا در مداین صفه نوشین روان بینی
بنای خانه دین باستانی وار محکم نه
که شه دیوار محکم تر برسم باستان بینی
هوای نفس را بشکن به تدبیر خرد زیرا
خرد جوئی وفا یابی ؛هوی ورزی هوان بینی
هوی را زیر پای آور که تا جنت به دست آری
بیابی راحت گوهر چو لختی رنج کان بینی
زبان تو زیان توست مجروحش کن از دندان
که آنگه بی زیان باشی که خود را بی زبان بینی
چه بر آخر زمان بندی بدی، پوشیده کی ماند
ببیند آشکارا عقل هرچه اندر نهان بینی
زمانه اول و آخر ز تو نالد چرا باید
که نیک از خویشتن دانی بد از آخر زمان بینی
بدار ای دوست دست از مکر تردستان این گیتی
که تا ازنیکنامیها جهان پرداستان بینی
نگردد راه و رسم تو بدین چندین عبارت ها
چه آن کز داستان خوانی چه این کز دوستان بینی
حدیث محشر و دوزخ اگرچه نایدت باور
یک امروز از خبر بشنو که خود فردا عیان بینی
نهیب صوراسرافیل کز گورت برانگیزد
هزاران خلق عریان را فزون در هر کران بینی
ز هول روز رستاخیز و بیم موقف اکبر
به لشکرگاه مدهوشان سپاهی بیکران بینی
به صحرا بی قدم پوئی؛ سخن ها بی زبان گوئی
حشم بی محتشم یابی ؛سپه بی پهلوان بینی
زمین لرزان و گردون پست و شاه اختران تاریک
خرد مدهوش و جان حیران و قالب ناتوان بینی
در آن جای بدین ولی بمانده عاجز و مضطر
نه خود را چاره دانی نه کس را مهربان بینی
زن و فرزند و مام و باب «و هم» و خال را آنجا
یکایک بر کران یابی و خود را در میان بینی
اگر کردار بد باشد تو را آن روز وی برتو
کز آتش پیرهن پوشی و دوزخ در زمان بینی
ز قعر وادی پر دود و نیش آتشین دوزخ
به درد جاودان بر جان و دل تیر و سنان بینی
به بازوهای مه رویان بر از ماران رسن یابی
ز پهلوهای جباران سگان را استخوان بینی
خردمندا مکن باور اگر گوید تو را خلقی
برو اسفندیاری کن کز آنجا هفت خوان بینی
چنین جائی که گفتم شیرمردی سودکی دارد
که خود راار همه شیر ژیانی پرژیان بینی
بهشت و حور و غلمان را که از جان آرزومندی
از اینجا بر یقینی شو که آنجا بی گمان بینی
از این رسته چو برخیزی ز بهر رستگاری را
چو در تو راستی بینند جای راستان بینی
نکوئی کوی و نیکی خواه اگر خواهی که در جنت
نگارستان دل یابی سرا بستان جان بینی
نگارجام کش خواهی رفیق نامور گیری
براق گامزن یابی سوار کامران بینی
مراد عقل و عیش روح و انس طبع و لهو دل
جمال خوب و جای نیک و عمران بیکران بینی
چنین آراسته جائی تو را هر لحظه گویان
کجا شد رخشت ای رستم بیا تا سیستان بینی
جهان نور دادستی بدین چهسار پرظلمت
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
خدای و مصطفی و مرتضی را دان اگر خواهی
که در جنت امین باشی و از دوزخ امان بینی
رکیب چارده معصوم بوس امروز تا فردا
ز شاخ گیسوی حورا بخلد اندر عنان بینی
بزرگانی که از آثار خیر و سرت ایشان
همه عالم نشان یابی همه قرآن بیان بینی
دلا ز اصحاب پیغمبر چو ز اهل البیت شادی کن
که از فضل و بزرگیشان جهان را شادمان بینی
اگر میلت به اهل البیت به باشد روا باشد
تو آنجا جامه به بافی که بهتر ریسمان بینی
قوامی گاه خبازی از ان بی عیب شد کارت
که این بی عیبی از فضل خدای غیب دان بینی
ز بهر گرده تو است این که گرد خرمن گردون
چو گندم هر شبی انجم به راه کهکشان بینی
پس از دروازه فکرت نگر در آسیای دل
که تا سنگ سخن گردان به آب امتحان بینی
یکی در رسته خاطر گذر در شهر اندیشه
که تا در دل معانیها چو نانها در دکان بینی
تو را نان سخن مرغی است گشته علمها دامش
که هر علمی به عالم در که بینی دام نان بینی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عزیزا چند رنگارنگ این دور جهان بینی
ز دور چرخ در گیتی بهاران و خزان بینی
هوش مصنوعی: عزیزم، چه بسیار رنگ‌ها و تنوع‌هایی که در این دنیای دوری از چرخ فلک می‌بینیم. در این جهان، فصول بهار و پاییز را مشاهده می‌کنی.
درین آفت سرا بودن هلاک جان و تن باشد
اگر گوئی به ترک آن نجات جاودان بینی
هوش مصنوعی: در این جای خطرناک، زندگی و روح آدمی در خطر است. اگر بگویی با ترک این مکان می‌توانی به نجات ابدی دست پیدا کنی، درست می‌گویی.
عروس عز دنیا را طلاقی ده بلا رجعت
که تا از عقد حورالعین شکرریز جنان بینی
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این می‌پردازد که باید از زندگی دنیاست را که به آن عادت کرده‌ایم، رها کنیم و به جای آن به بهشتی همیشه جاویدان و مملو از نعمت‌های بی‌پایان برسیم، جایی که زیبایی‌های حقیقی و شگفت‌انگیز در انتظار ماست. به نوعی تأکید بر این دارد که باید به دنبال چیزهای بابرکت و ارزشمندتر از دنیا باشیم.
ندانم تا چرا خواهی جهان و مردم او را
چو فعل مردمان بینی و احوال جهان بینی
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چرا به دنبال دنیا و مردمش هستی، وقتی که خودت رفتار و ویژگی‌های انسان‌ها و شرایط جهان را مشاهده می‌کنی.
بدنیا غره گشتستی ز مرگ ایمن عجب مرغی
که رنج دام نندیشی و ناز آشیان بینی
هوش مصنوعی: به دنیای فانی دلخوش شده‌ای و از مرگ نمی‌ترسی. عجیب است که پرنده‌ای به زیبایی لانه‌اش توجه کند و به زحمتی که در دامش گرفتار می‌شود، فکر نکند.
مترس از پیری اندر عشق کز کنعان فضل الله
چو یعقوبت ببخشاید زلیخا را جوان بینی
هوش مصنوعی: نگران پیری در عشق نباش، زیرا همچنان که یعقوب از جانب خداوند به زلیخا جوانی و زیبایی بخشیده بود، تو نیز در عشق می‌توانی جوانی و شادابی را تجربه کنی.
اگر در عدل کوشی دیر ماند رسم و اسم تو
برو تا در مداین صفه نوشین روان بینی
هوش مصنوعی: اگر در برقراری عدالت تلاش کنی، نام و یاد تو برای مدت طولانی باقی خواهد ماند و می‌توانی در شهری زیبا و پر از نعمت‌ها زندگی کنی.
بنای خانه دین باستانی وار محکم نه
که شه دیوار محکم تر برسم باستان بینی
هوش مصنوعی: خانه‌ای که بر اساس دین و اصول قدیمی ساخته شده، باید محکم و با استحکام باشد؛ نه اینکه تنها دیوارهای محکمی داشته باشد، بلکه باید به عمق ریشه‌های باستانی خود توجه کرد.
هوای نفس را بشکن به تدبیر خرد زیرا
خرد جوئی وفا یابی ؛هوی ورزی هوان بینی
هوش مصنوعی: برای اینکه به خواسته‌های بی‌موقع خود پاسخ ندهی، باید با استفاده از عقل و تدبیر، نفس خود را کنترل کنی. زیرا اگر به دنبال خرد و درک درست باشی، به وفاداری و راستگویی دست خواهی یافت؛ اما اگر خود را تسلیم هوس‌ها کنی، ارزش و اعتبار خود را از دست خواهی داد.
هوی را زیر پای آور که تا جنت به دست آری
بیابی راحت گوهر چو لختی رنج کان بینی
هوش مصنوعی: هوی و خواهش‌های نفسانی خود را کنترل کن تا به سعادت و آرامش واقعی دست یابی. اگر لحظه‌ای رنج و سختی را تحمل کنی، به گوهرهای ارزشمند و خوشبختی می‌رسی.
زبان تو زیان توست مجروحش کن از دندان
که آنگه بی زیان باشی که خود را بی زبان بینی
هوش مصنوعی: زبان تو می‌تواند برای تو مشکل‌ساز باشد، پس آن را تحت کنترل بگیر و از کلماتی که ممکن است به تو آسیب برسانند پرهیز کن. زمانی که از گفتن حرف‌هایی که به خودت ضرر می‌زند خودداری کنی، در واقع به خوبی می‌توانی از راحتی و آرامش بیشتری بهره‌مند شوی.
چه بر آخر زمان بندی بدی، پوشیده کی ماند
ببیند آشکارا عقل هرچه اندر نهان بینی
هوش مصنوعی: چقدر بد وقت را در پایانش تنظيم کردی، آیا عقل از روی چیزهایی که در دل نهان است، آنچه را که به وضوح دیده می‌شود، می‌تواند درک کند؟
زمانه اول و آخر ز تو نالد چرا باید
که نیک از خویشتن دانی بد از آخر زمان بینی
هوش مصنوعی: دنیا از ابتدا و انتها به دلیل تو ناله می‌کند، چرا که باید بدانی نیکو از خودت است و بدی را در پایان زمان خواهی دید.
بدار ای دوست دست از مکر تردستان این گیتی
که تا ازنیکنامیها جهان پرداستان بینی
هوش مصنوعی: دوست عزیز، از فریبکاران و تردستان این دنیا دست بردار که وقتی از نیکی‌ها و شایستگی‌ها آگاه شوی، داستان‌های بسیار زیبایی را در این جهان خواهی دید.
نگردد راه و رسم تو بدین چندین عبارت ها
چه آن کز داستان خوانی چه این کز دوستان بینی
هوش مصنوعی: رای و روش تو به این همه گفتار تغییر نمی‌کند، چه از داستان‌هایی که می‌خوانی و چه از دوستی‌هایی که مشاهده می‌کنی.
حدیث محشر و دوزخ اگرچه نایدت باور
یک امروز از خبر بشنو که خود فردا عیان بینی
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است حقیقت قیامت و جهنم برای تو قابل باور نباشد، اما امروز از خبرها بشنو که فردا خودت به وضوح آن را خواهی دید.
نهیب صوراسرافیل کز گورت برانگیزد
هزاران خلق عریان را فزون در هر کران بینی
هوش مصنوعی: صدای بلند و مرموز صوراسرافیل، که از قبر برخیزد، هزاران انسان عریان و بدون پوشش را در هر سو می‌توانی ببینی.
ز هول روز رستاخیز و بیم موقف اکبر
به لشکرگاه مدهوشان سپاهی بیکران بینی
هوش مصنوعی: در روز رستاخیز، وقتی که همه از ترس وحشت‌زده هستند و در وضعیت ناگوار به سر می‌برند، می‌توانی سپاهی بی‌نهایت از افرادی که در حال حیرت و سردرگمی هستند را مشاهده کنی.
به صحرا بی قدم پوئی؛ سخن ها بی زبان گوئی
حشم بی محتشم یابی ؛سپه بی پهلوان بینی
هوش مصنوعی: در بیرون از خانه به راحتی می‌گردی و صحبت می‌کنی بدون اینکه نیازی به زبان داشته باشی. می‌دانی که حتی اگر افرادی که معمولاً در رتبه‌ای هستند حضور نداشته باشند، باز هم می‌توانی چیزهای زیادی ببینی و تجربه کنی.
زمین لرزان و گردون پست و شاه اختران تاریک
خرد مدهوش و جان حیران و قالب ناتوان بینی
هوش مصنوعی: زمین در حال تکان خوردن است و آسمان به پایین آمده، ستاره‌ها در غیاب نور خود، بی‌فکر و بی‌حالت به نظر می‌رسند. جان در حیرت و قالب ناتوان است و این صحنه را می‌نگرد.
در آن جای بدین ولی بمانده عاجز و مضطر
نه خود را چاره دانی نه کس را مهربان بینی
هوش مصنوعی: در آنجا، در حالی که درمانده و نیازمند مانده‌ام، نه خودم می‌دانم چه کار باید کنم و نه کسی را می‌بینم که به من کمک کند.
زن و فرزند و مام و باب «و هم» و خال را آنجا
یکایک بر کران یابی و خود را در میان بینی
هوش مصنوعی: زن و فرزند و والدین و خاله‌ات را می‌بینی که هر کدام به نوبه خود در آنجا حضور دارند و تو خودت را میان آن‌ها حس می‌کنی.
اگر کردار بد باشد تو را آن روز وی برتو
کز آتش پیرهن پوشی و دوزخ در زمان بینی
هوش مصنوعی: اگر اعمال تو نیک نباشد، روزی می‌رسد که چون آتش به جانت خواهد افتاد و عذاب دوزخ را در آن زمان تجربه خواهی کرد.
ز قعر وادی پر دود و نیش آتشین دوزخ
به درد جاودان بر جان و دل تیر و سنان بینی
هوش مصنوعی: از عمق دره‌ای پر از دود و آتش دوزخ، دردهای ابدی را بر جان و دل مشاهده می‌کنی که همانند تیر و نیزه به تو می‌زند.
به بازوهای مه رویان بر از ماران رسن یابی
ز پهلوهای جباران سگان را استخوان بینی
هوش مصنوعی: اگر به دست‌های زیبا و دلبرانه نگاه کنی، مانند ماری که به دور کمربند پیچیده شده است، می‌توانی در کنار پهلوهای زورمندان سگان را در حال جستجوی استخوان ببینی.
خردمندا مکن باور اگر گوید تو را خلقی
برو اسفندیاری کن کز آنجا هفت خوان بینی
هوش مصنوعی: ای خردمند، اگر کسی به تو گفت که به سوی خلق برو، به او اعتماد نکن. بهتر است به سوی افسانه‌ای مانند اسفندیار بروی، زیرا از آنجا می‌توانی هفت خوان را ببینی و تجربه‌های شگرفی داشته باشی.
چنین جائی که گفتم شیرمردی سودکی دارد
که خود راار همه شیر ژیانی پرژیان بینی
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به شخصیتی است که در موقعیتی خاص قرار دارد و از قدرت و شجاعت خاصی برخوردار است؛ به گونه‌ای که می‌تواند بر تمام موجودات قوی و قدرتمند تسلط یابد و خود را فراتر از آنها ببیند. به عبارتی، او در مقامی است که توانایی و لیاقت او از دیگران برجسته‌تر است.
بهشت و حور و غلمان را که از جان آرزومندی
از اینجا بر یقینی شو که آنجا بی گمان بینی
هوش مصنوعی: از جان آرزوهایی که داری، به یقین برس که بهشت و زیبایی‌ها را آنجا به وضوح خواهی دید.
از این رسته چو برخیزی ز بهر رستگاری را
چو در تو راستی بینند جای راستان بینی
هوش مصنوعی: وقتی که از این گروه جدا شوی و به دنبال نجات خود باشی، اگر درون تو صداقت و راستی وجود داشته باشد، مکان و راه راست را خواهی یافت.
نکوئی کوی و نیکی خواه اگر خواهی که در جنت
نگارستان دل یابی سرا بستان جان بینی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به بهشت و زیبایی‌های دل دست پیدا کنی، باید به نیکوکاری و خوش اخلاقی در مسیر زندگی‌ات اهمیت بدهی.
نگارجام کش خواهی رفیق نامور گیری
براق گامزن یابی سوار کامران بینی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی دوست مشهور و خوش‌نامی را ملاقات کنی، باید زیبا و با وقار باشی تا بتوانی به راحتی در کنار او قرار بگیری و موفقیتی را تجربه کنی.
مراد عقل و عیش روح و انس طبع و لهو دل
جمال خوب و جای نیک و عمران بیکران بینی
هوش مصنوعی: مقصود از فهم و شادی، آرامش روح و خوشی طبیعت، لذت دل، زیبایی و مکان‌های خوب، و آبادانی بی‌پایان است.
چنین آراسته جائی تو را هر لحظه گویان
کجا شد رخشت ای رستم بیا تا سیستان بینی
هوش مصنوعی: این مکان به قدری زیبا و آراسته است که هر لحظه به یاد تو می‌افتم، ای رستم. بیا تا زیبایی‌های سیستان را ببینی.
جهان نور دادستی بدین چهسار پرظلمت
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
هوش مصنوعی: در جهانی که پر از تاریکی و ظلمت است، چقدر خوش شانسیم که نور و روشنی به ما داده شده است. حالا باید از یکی از این چاه‌های تاریک بیرون بیاییم تا زیبایی و روشنی جهان را ببینیم.
خدای و مصطفی و مرتضی را دان اگر خواهی
که در جنت امین باشی و از دوزخ امان بینی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در بهشت در امان باشی و از عذاب جهنم محفوظ بمانی، باید به خدا و پیامبر و حضرت علی ایمان داشته باشی.
رکیب چارده معصوم بوس امروز تا فردا
ز شاخ گیسوی حورا بخلد اندر عنان بینی
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این شکل است که زیبایی و جذابیت معصومین، مانند یک هدیه‌ای است که از خداوند به ما داده شده و امروز تا فردا ادامه خواهد داشت. همچنین، اشاره به این دارد که این زیبایی و ویژگی‌های نیکو در مانند گیسوی حوریان بهشت جلوه‌گر است و ما می‌توانیم آن را مشاهده کنیم.
بزرگانی که از آثار خیر و سرت ایشان
همه عالم نشان یابی همه قرآن بیان بینی
هوش مصنوعی: افراد بزرگ و ارزشمند، زمانی که آثار نیکو و خیر خود را به جای می‌گذارند، در همه جا تأثیر گذارند و آثارشان در سراسر جهان دیده می‌شود، به گونه‌ای که مانند قرآن می‌توان به وضوح پندها و معانی عمق بخش آنها را مشاهده کرد.
دلا ز اصحاب پیغمبر چو ز اهل البیت شادی کن
که از فضل و بزرگیشان جهان را شادمان بینی
هوش مصنوعی: ای دل، از یاران پیامبر و اهل بیت به شادمانی بپرداز، زیرا که بزرگی و نعمت‌های آنها موجب happiness و سرور در سراسر جهان شده است.
اگر میلت به اهل البیت به باشد روا باشد
تو آنجا جامه به بافی که بهتر ریسمان بینی
هوش مصنوعی: اگر به اهل بیت علاقه‌مندی، می‌توانی در آن‌جا با کیفیت‌تری کار کنی، زیرا در محیط مناسب، به چیزهای بهتری دست پیدا خواهی کرد.
قوامی گاه خبازی از ان بی عیب شد کارت
که این بی عیبی از فضل خدای غیب دان بینی
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، انسانی که کارش در دست دیگران است و بی‌نقص به نظر می‌رسد، باید بدانی که این بی‌نقصی ناشی از رحمت و توانایی‌های الهی است.
ز بهر گرده تو است این که گرد خرمن گردون
چو گندم هر شبی انجم به راه کهکشان بینی
هوش مصنوعی: به خاطر حضور توست که هر شب در آسمان، ستاره‌ها مانند دانه‌های گندم در خرمن جا به جا می‌شوند و در جاده کهکشان دیده می‌شوند.
پس از دروازه فکرت نگر در آسیای دل
که تا سنگ سخن گردان به آب امتحان بینی
هوش مصنوعی: بعد از ورود به دنیای تفکر، به دل خود نگاهی بینداز و ببین که آیا می‌توانی حقیقت را با گفتگو و تجربه درک کنی.
یکی در رسته خاطر گذر در شهر اندیشه
که تا در دل معانیها چو نانها در دکان بینی
هوش مصنوعی: شخصی در عالم خیال به دنبال تأمل و تفکر می‌گردد تا بتواند معانی مختلف را همان‌گونه که نان‌ها در یک دکان به چشم می‌خورند، در دل و ذهن خود پیدا کند.
تو را نان سخن مرغی است گشته علمها دامش
که هر علمی به عالم در که بینی دام نان بینی
هوش مصنوعی: تو به سخن مانند نانی می‌مانی که مرغی آن را گرفته. علم‌ها همچون دام‌هایی هستند که هر عالمی در آن گرفتار می‌شود، پس هر علمی را که ببینی، انگار نان آن مرغ را مشاهده کرده‌ای.