شمارهٔ ۵
برافشان زلف مشکین را، که خوش حالیم ازین سودا
که می یابم ز بوی او نسیم جنت الماوا
دل و جان راتو محبوبی،همه طالب، تو مطلوبی
زهی حسن و زهی خوبی، تعالی ربناالاعلا
سلامت مسکن زاهد سعادت مأمن صادق
ملامت شیوه عاشق محبت عروه و ثقا
طریق زاهدان تقوی حدیث مفتیان فتوی
مقام راهبان عفت میان عاشقان غوغا
زهر جوهر چه می جویی؟ که او دریا و تو جویی
بخوان مطرب بنیکویی ولو لا هو لما کنا
تو دانا باش و ره می رو میان رهروان رهرو
که شد عالی تر از اعلا مقام قرب او ادنا
تو در عقل لجوج خود گرفتاری، نمی بینی
میان مجلس رندان چه عشرتها، چه دولتها!
چو خورشید جمال او نقاب از رخ براندازد
بیانها منطوی گردد، عیان شد مقصد اقصا
سخن از عقل و هوشیاری مگو با قاسمی دیگر
که عیش جاودان دارند سرمستان ناپروا
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برافشان زلف مشکین را، که خوش حالیم ازین سودا
که می یابم ز بوی او نسیم جنت الماوا
هوش مصنوعی: زلفهای زیبای سیاهت را پخش کن، زیرا ما از این معامله خوشحالیم؛ بوی او را که میشنوم، نسیم بهشت را حس میکنم.
دل و جان راتو محبوبی،همه طالب، تو مطلوبی
زهی حسن و زهی خوبی، تعالی ربناالاعلا
هوش مصنوعی: دل و جان من به تو تعلق دارد و همه به دنبال تو هستند، تو آنچنان زیبایی و خوبی که قابل ستایش هستی. خداوند بلندمرتبه بر این نعمتها بیفزاید.
سلامت مسکن زاهد سعادت مأمن صادق
ملامت شیوه عاشق محبت عروه و ثقا
هوش مصنوعی: سلامت و خوشی در خانه زاهد، جایی که انسانهای راستین و صادق زندگی میکنند. راه و روش کسانی که عاشق هستند، محبت و دوستی است و این عشق به مانند رشتهای محکم و مستحکم است که آنان را به هم پیوند میزند.
طریق زاهدان تقوی حدیث مفتیان فتوی
مقام راهبان عفت میان عاشقان غوغا
هوش مصنوعی: راه و روش زاهدان در دینداری، سخن مفتیها در ارائه فتوا، مقام و جایگاه رهبانان در پاکدامنی و شور و شوق عاشقان نشاندهنده تفاوتهای آنهاست.
زهر جوهر چه می جویی؟ که او دریا و تو جویی
بخوان مطرب بنیکویی ولو لا هو لما کنا
هوش مصنوعی: تو چه چیزی از جوهر زهر جستجو میکنی؟ در حالی که او مانند دریا جامع و گسترده است و تو تنها در حال جستجو در نهر کوچکی هستی. ای مطرب، آواز بخوان به خوبی و زیبایی، زیرا اگر او نبود، ما هم وجود نداشتیم.
تو دانا باش و ره می رو میان رهروان رهرو
که شد عالی تر از اعلا مقام قرب او ادنا
هوش مصنوعی: به دیگران نشان بده که آگاه و دانا هستی و در جمع راهروها، خود را به عنوان کسی برجسته معرفی کن که مقام و منزلتش از همه نزدیکتر به جایگاه قرب حق است.
تو در عقل لجوج خود گرفتاری، نمی بینی
میان مجلس رندان چه عشرتها، چه دولتها!
هوش مصنوعی: تو به خاطر لجاجت در عقیدهات، نمیتوانی ببینی که در جمع رندان چقدر شادی و خوشبختی وجود دارد!
چو خورشید جمال او نقاب از رخ براندازد
بیانها منطوی گردد، عیان شد مقصد اقصا
هوش مصنوعی: وقتی خورشید زیبایی او پرده از چهره برمیدارد، همه سخنان و توصیفها خاموش میشوند و حقیقت به وضوح نمایان میشود.
سخن از عقل و هوشیاری مگو با قاسمی دیگر
که عیش جاودان دارند سرمستان ناپروا
هوش مصنوعی: بهتر است درباره عقل و درک صحبت نکنیم با کسی که از نوعی دیگر برخوردار است، چرا که بیپروایان مست از زندگی ابدی لذت میبرند.