گنجور

شمارهٔ ۳۹۳

سید سادات عالم غیر انسان نیست کس
زاهد افسرده دل از دور میراند فرس
هر دلی در مظهری دیدست این انوار را
آدم اندر «علم الاسماء» و موسی در قبس
سر وحدت را توان گفتن به نزدیکان راه
در میان مجلس ما گر نباشد خرمگس
دوست اندر محملست و جان به جانان واصلست
من چه دانم کز چه روی فریاد می‌راند جرس؟
بشنو، ای مرغ عزیز آشنای شهر قدس
چون تو مرغ زیرکی، چون اوفتادی در قفس؟
در میان خشکسال معرفت ماندی، دریغ!
همچو طفل مکتب و از جهل می‌خوانی عبس
گر تو مرد رهروی و ذوق عرفان دیده‌ای
در حقیقت دزد جان را باز دانی از عسس
هرکسی را در جهان دل در هوایی ثابتست
این دل مسکین هوای عاشقی دارد هوس
قاسمی، چون روی در آیینه داری، لاجرم
روی در آیینه داری و نگه داری نفس

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سید سادات عالم غیر انسان نیست کس
زاهد افسرده دل از دور میراند فرس
هوش مصنوعی: هیچ کس مانند انسان نمی‌تواند سید سادات و پیشوای دانشمندان باشد. زاهدی که دلش گرفته است، با دوری از حقیقت، دیگران را از این عالم جدا می‌کند.
هر دلی در مظهری دیدست این انوار را
آدم اندر «علم الاسماء» و موسی در قبس
هوش مصنوعی: هر قلبی در جایی خاص، این نورها را دیده است؛ آدم این نورها را در «علم الاسماء» مشاهده کرده و موسی در آتش سوزان.
سر وحدت را توان گفتن به نزدیکان راه
در میان مجلس ما گر نباشد خرمگس
هوش مصنوعی: اگر در جمع ما خرمگس نباشد، می‌توانیم دربارهٔ سر وحدت با نزدیکان صحبت کنیم.
دوست اندر محملست و جان به جانان واصلست
من چه دانم کز چه روی فریاد می‌راند جرس؟
هوش مصنوعی: دوست در جا و مکانی خاص نشسته و به محبوب خود رسیده است. من نمی‌دانم به چه دلیل و به چه حالتی صدای جرس بلند می‌شود.
بشنو، ای مرغ عزیز آشنای شهر قدس
چون تو مرغ زیرکی، چون اوفتادی در قفس؟
هوش مصنوعی: گوش کن، ای پرنده عزیز و آشنا به شهر قدس! تو که پرنده‌ای باهوش هستی، حالا که به دام افتاده‌ای، چه می‌کنی؟
در میان خشکسال معرفت ماندی، دریغ!
همچو طفل مکتب و از جهل می‌خوانی عبس
هوش مصنوعی: در دوران بی‌دانشی و فقدان شناخت، تو همچنان در روزگار دشواری به سر می‌بری، دریغ! مانند کودکی در مدرسه که از نادانی چیزهایی را بی‌فایده حفظ می‌کند.
گر تو مرد رهروی و ذوق عرفان دیده‌ای
در حقیقت دزد جان را باز دانی از عسس
هوش مصنوعی: اگر تو انسان با اراده و دارای درک عرفانی هستی، در واقع می‌توانی دزد جان را بشناسی، حتی اگر او به عنوان نگهبان ظاهر شده باشد.
هرکسی را در جهان دل در هوایی ثابتست
این دل مسکین هوای عاشقی دارد هوس
هوش مصنوعی: هر انسانی در این دنیا آرزویی دارد، اما دل این مسکین فقط آرزوی عاشقی را در سر دارد.
قاسمی، چون روی در آیینه داری، لاجرم
روی در آیینه داری و نگه داری نفس
هوش مصنوعی: چون قاسمی به آینه نگریسته‌ای، ناگزیر در آینه خود را می‌بینی و باید مراقب نفس خود باشی.