گنجور

شمارهٔ ۱۵۲

در فهم همین نکته بسی عزت و جاهست
این نکته که: آن دلبر ما در همه جا هست
هرجان، که دمی واقف اسرار خدا شد
او در کنف عاطفت ظل الهست
در مملکت سر دل سینه عشاق
گر قصه «لا» نیست ولی سر الاهست
واعظ سخنی گفت که: بشتاب و ندانست
هرچند نداند، سخنش روی براهست
هرجا که رسد مقدم سلطان خرابات
در مقدم ایشان همه نورست و صفا هست
یا رب، چه بلاییست درین عشق جهان سوز؟
هرجا که بود عاشق بیچاره بلا هست
با قاسم بیچاره مگو: عشق و صفا نیست
ای خواجه، گر این شیوه ترا نیست مرا هست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در فهم همین نکته بسی عزت و جاهست
این نکته که: آن دلبر ما در همه جا هست
هوش مصنوعی: در درک این موضوع، بزرگ و با ارزش بودن آن را در نظر داشته باشید. بدانید که محبوب ما در هر زمان و مکانی حضور دارد.
هرجان، که دمی واقف اسرار خدا شد
او در کنف عاطفت ظل الهست
هوش مصنوعی: هر کس که لحظه‌ای از رازهای خداوند آگاه شد، تحت حمایت و محبت الهی قرار می‌گیرد.
در مملکت سر دل سینه عشاق
گر قصه «لا» نیست ولی سر الاهست
هوش مصنوعی: در سرزمین عشق، اگر داستان "نه" وجود ندارد، اما عشق و محبت در دل‌ها جاری است.
واعظ سخنی گفت که: بشتاب و ندانست
هرچند نداند، سخنش روی براهست
هوش مصنوعی: واعظ حرفی زد که: به سرعت عمل کن، هرچند که نادانسته باشد. سخنش به سوی حقیقت و راه درست هدایت می‌کند.
هرجا که رسد مقدم سلطان خرابات
در مقدم ایشان همه نورست و صفا هست
هوش مصنوعی: هر کجا که حضور پادشاه میخانه‌ها باشد، همه جا روشنایی و دل‌نوازی وجود دارد.
یا رب، چه بلاییست درین عشق جهان سوز؟
هرجا که بود عاشق بیچاره بلا هست
هوش مصنوعی: ای خدا، این عشق سوزناک چه مصیبت و دردسری به همراه دارد! هرجا که عاشقی باشد، مصیبت و سختی هم هست.
با قاسم بیچاره مگو: عشق و صفا نیست
ای خواجه، گر این شیوه ترا نیست مرا هست
هوش مصنوعی: با قاسم بیچاره صحبت نکنید، چون عشق و دوستی در زندگی او جایی ندارد. اما اگر این حالت برای شما وجود ندارد، برای من همچنان وجود دارد.