گنجور

غزل شمارهٔ ۱

صدشکر گو‌یم هر زمان هم‌ چنگ را هم‌ جام را
کاین هر دو بردند از میان هم ننگ را هم نام را
دلتنگم از فرزانگی دارم سر دیوانگی
کز خود دهم بیگانگی هم خاص را هم عام را
خواهم جنونی صف شکن آشوب جان مرد و زن
آرد به شورش تن به تن هم پخته را هم خام را
چون مرغ پرد از قفس دیگر نیندیشد ز کس
بیند مدام از پیش و پس هم دانه را هم دام را
قاآنی ار همت کنی دل از دو عالم برکنی
یکباره درهم بشکنی هم شیشه را هم جام را

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صدشکر گو‌یم هر زمان هم‌ چنگ را هم‌ جام را
کاین هر دو بردند از میان هم ننگ را هم نام را
هوش مصنوعی: من هر بار شکرگزاری می‌کنم، هم برای ساز و هم برای جام، زیرا هر دوی این‌ها ننگ و نام را از میان برده‌اند.
دلتنگم از فرزانگی دارم سر دیوانگی
کز خود دهم بیگانگی هم خاص را هم عام را
هوش مصنوعی: من از دانایی و فرزانگی خسته و دلتنگ هستم و به خاطر همین دچار دیوانگی شده‌ام. از خودم دوری می‌کنم و این احساس نه فقط برای خاص‌ها بلکه برای همه وجود دارد.
خواهم جنونی صف شکن آشوب جان مرد و زن
آرد به شورش تن به تن هم پخته را هم خام را
هوش مصنوعی: می‌خواهم جنونی که مانند صف‌شکنی باشد و زندگی مردان و زنان را به هم بریزد. این شور و هیجان به گونه‌ای است که همه را، چه آماده و پخته و چه ناپخته و خام، به شورش وادار می‌کند.
چون مرغ پرد از قفس دیگر نیندیشد ز کس
بیند مدام از پیش و پس هم دانه را هم دام را
هوش مصنوعی: زمانی که مرغ از قفس آزاد می‌شود، دیگر به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کند و فقط به جلو و عقب نگاه می‌کند. او هم به دانه‌های خوراک و هم به دام‌هایی که در کمین او هستند توجه دارد.
قاآنی ار همت کنی دل از دو عالم برکنی
یکباره درهم بشکنی هم شیشه را هم جام را
هوش مصنوعی: اگر بخواهی با جدیت و تلاش بیشتری اقدام کنی، می‌توانی به راحتی از همه چیزهایی که در دنیا هست دل بکنی و به یکباره تمام موانع و محدودیت‌ها را از سر راه برداری، هم شیشه و هم جام را بشکنی.

حاشیه ها

1392/03/25 10:05
رضا سعدی

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)

1401/02/12 23:05
Abbasrapper

بنظر شما بیت اول با بیت اخر تناقض نداره؟!