گنجور

شمارهٔ ۹

خیز ساقی که بهار انجمن بزم آراست
ز چمن بوی گل و ناله بلبل برخاست
یاسمین و سمن و یاسمن و سوسن و گل
همه ظاهر شده در بزم چمن جام کجاست
نیست زخمی که درین فصل نیابد مرهم
سبزه طرف چمن نسخه جلاب شفاست
تا صداعی نکشد کوه ز نالیدن سیل
صبح بر صحن فلک بهر همین صندل ساست
بس که صحرا شده از باغ بزینت بهتر
باغبان نیز سراسیمه سیر صحراست
در چمن من نه همین ذوقم امروز
کین هوس در همه کس در همه دم در همه جاست
ره بتخانه دیت بست هوا بر راهب
تا ریاحین فرح انگیز و چمن روح فزاست
هست تشبیه ریاحین به بتان محض غلط
بچمن نسبت بتخانه چین عین خطاست
بت جمادیست چه داند روش دلجویی
رسم دلجویی ازان جوی که در نشو و نماست
شست حیرت خط افسون عزایم خونرا
تا بر اطراف چمن شاهد گل جلوه نماست
نیست نظاره گل کم ز تماشای پری
فرق این هر دو بر دیده دانش پیداست
در چنین روز که همرنگ بهشت است چمن
در چنین فصل که تحریک هوا غم فرساست
ما ازان رو بتماشای خوش داریم
که چون برم طرب افزای ولی نعمت ماست
آن زکی طبع که در سایه جمعیت او
بر چمن اهل نظر را نظر استغناست
جویبار قلمش چشمه تنفیذ امور
سبزه زار رقمش صفحه تصویر زکاست
نظر همتش از هر گذری فیض رسان
اثر دولتش از هر گرهی عقده گشاست
کلک اندیشه او بر همه صورت جاری
دیده دانش او بر همه معنی بیناست
ملک ادراک فلک مرتبه عبدالرحمن
که نهال قلمش سرو گلستان زکاست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خیز ساقی که بهار انجمن بزم آراست
ز چمن بوی گل و ناله بلبل برخاست
هوش مصنوعی: بیدار شو ساقی، چون بهار جشن و شادی را زینت بخشیده است. از باغ عطر گل و صدای ناله‌ی بلبل به گوش می‌رسد.
یاسمین و سمن و یاسمن و سوسن و گل
همه ظاهر شده در بزم چمن جام کجاست
هوش مصنوعی: گل‌های مختلفی مانند یاسمین، سمن، یاسمن و سوسن در باغ چمن به نمایش درآمده‌اند. حالا باید بپرسیم که جام کجاست؟
نیست زخمی که درین فصل نیابد مرهم
سبزه طرف چمن نسخه جلاب شفاست
هوش مصنوعی: در این فصل، هیچ زخمی نیست که نتواند درمان شود، چرا که گیاهان و چمن‌ها به عنوان درمانی طبیعی برای جراحات به شمار می‌روند.
تا صداعی نکشد کوه ز نالیدن سیل
صبح بر صحن فلک بهر همین صندل ساست
هوش مصنوعی: تا وقتی که صدای نیایش سیل صبح از کوه بالا نمی‌رود و آسمان را پر نمی‌کند، به همین دلیل است که صندل‌ها در آرامش و سکوت هستند.
بس که صحرا شده از باغ بزینت بهتر
باغبان نیز سراسیمه سیر صحراست
هوش مصنوعی: به دلیل زیبایی و رونق صحرا، حتی باغبان که باید به باغ رسیدگی کند، در حال گشت و گذار در صحرا است و تحت تأثیر آن زیبایی قرار گرفته است.
در چمن من نه همین ذوقم امروز
کین هوس در همه کس در همه دم در همه جاست
هوش مصنوعی: امروز حس و حال من در چمن متفاوت است؛ زیرا این تمایل، در همه افراد، در هر لحظه و در هر مکان وجود دارد.
ره بتخانه دیت بست هوا بر راهب
تا ریاحین فرح انگیز و چمن روح فزاست
هوش مصنوعی: هوا بر راهب بسته شده و او را به سمت معبد بت می‌کشاند، تا از گل‌های خوشبو و باغ‌هایی که روح را شاداب می‌کنند، بهره‌مند شود.
هست تشبیه ریاحین به بتان محض غلط
بچمن نسبت بتخانه چین عین خطاست
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که مقایسه گل‌ها و زیبایی آن‌ها با بت‌ها اشتباه است. همچنین نسبت دادن کودکان به خانه‌ ای که مجسمه‌های چینی دارد، کاملاً نادرست است.
بت جمادیست چه داند روش دلجویی
رسم دلجویی ازان جوی که در نشو و نماست
هوش مصنوعی: بت از جنس سنگ و جامد است و نمی‌داند چگونه دل خوش کند و محبت نشان دهد. دلجویی و دل‌سوزی ویژگی‌هایی هستند که در جریانات زنده و در حال رشد قابل احساسند، نه در یک چیز بی‌جان.
شست حیرت خط افسون عزایم خونرا
تا بر اطراف چمن شاهد گل جلوه نماست
هوش مصنوعی: حیرت و شگفتی من از زیبایی‌های عشق، همچون خون جاری است که می‌خواهد اطراف چمن را به تزیین گل‌ها مزین کند.
نیست نظاره گل کم ز تماشای پری
فرق این هر دو بر دیده دانش پیداست
هوش مصنوعی: دیدن گل به اندازه تماشای پری زیباست و تفاوت این دو در ذهن و بینش آدمی قابل مشاهده است.
در چنین روز که همرنگ بهشت است چمن
در چنین فصل که تحریک هوا غم فرساست
هوش مصنوعی: در چنین روز زیبا و دل‌انگیز که چمن مانند بهشت به نظر می‌رسد، در فصلی که تأثیرات جوی می‌تواند ناراحتی ایجاد کند، احساسات و زیبایی‌های طبیعت باعث ایجاد آرامش و شادی می‌شود.
ما ازان رو بتماشای خوش داریم
که چون برم طرب افزای ولی نعمت ماست
هوش مصنوعی: ما به خاطر لذت بردن از زیبایی‌اش تماشا می‌کنیم، زیرا وقتی او می‌خندد، شادی‌آور و منبع خوشحالی ماست.
آن زکی طبع که در سایه جمعیت او
بر چمن اهل نظر را نظر استغناست
هوش مصنوعی: شخصی با روحیه لطیف و ذاتی زیبا که در میان جمعیت، توجه نگاه‌های اهل بصیرت را به خود جلب می‌کند و آنان را از وابستگی به دیگران بی‌نیاز می‌سازد.
جویبار قلمش چشمه تنفیذ امور
سبزه زار رقمش صفحه تصویر زکاست
هوش مصنوعی: نهر نوشتارش، مانند چشمه‌ای است که امور را تأیید می‌کند و زمین سبز او، مانند صفحه‌ای است که تصویر زیبایی را به نمایش می‌گذارد.
نظر همتش از هر گذری فیض رسان
اثر دولتش از هر گرهی عقده گشاست
هوش مصنوعی: نگاه و اراده‌اش از هر جایی نفعی می‌بخشد و برکت وجودش می‌تواند هر مشکلی را حل کند.
کلک اندیشه او بر همه صورت جاری
دیده دانش او بر همه معنی بیناست
هوش مصنوعی: ذهن و اندیشه او همواره در تمام جلوه‌ها و اشکال نمایان است و دانش او به گونه‌ای است که به تمامی معانی و مفاهیم پی می‌برد.
ملک ادراک فلک مرتبه عبدالرحمن
که نهال قلمش سرو گلستان زکاست
هوش مصنوعی: این بیان به توانایی و مقام بالای عبدالرحمن اشاره دارد، که مانند درختی بلند و پراور (سرو) در باغی پربار و زیبا (گلستان) است. او با قلم خود چیزهای ارزشمندی می‌آفریند و به شناخت و درک عمیق دست می‌یابد.