گنجور

غزل شمارهٔ ۴۶۳

رفتی بر غیر و ترک ما کردی
ای ترک ختن بسی خطا کردی
پیمانه زدی ز دست بیگانه
اندیشهٔ خون آشنا کردی
سرخوش به کنار بلهوس خفتی
بنگر که به اهل دل چه‌ها کردی
جز با من دل شکسته در عالم
هر عهد که بسته‌ای وفا کردی
در عهد تو هر چه من وفا کردم
پاداش وفای من جفا کردی
آبی نزدی بر آتشم هرگز
تا بر لب آب خضر جا کردی
آنگه که قبای ناز پوشیدی
پیراهن صبر من قبا کردی
بی‌چاره منم وگر نه از رحمت
درد همه خستگان دوا کردی
بی بهره منم وگر نه از یاری
کام همه طالبان روا کردی
الا من که محکمش بستی
هر بسته که داشتی رها کردی
تا غدرِ تو  زد رَهِ فروغی را،
هر فتنه که خواستی بپاکردی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتی بر غیر و ترک ما کردی
ای ترک ختن بسی خطا کردی
هوش مصنوعی: تو به سراغ دیگری رفتی و ما را ترک کردی، ای دختر ختن، تو اشتباه بزرگی کردی.
پیمانه زدی ز دست بیگانه
اندیشهٔ خون آشنا کردی
هوش مصنوعی: شما با بیگانه‌ای در تماس هستید و با او از احساسات عمیق و خونین آشنا می‌شوید.
سرخوش به کنار بلهوس خفتی
بنگر که به اهل دل چه‌ها کردی
هوش مصنوعی: خوشحال و آسوده در کنار دل‌باخته‌ای خوابیده‌ای، حالا ببین چه بر سر اهل دل آوردی.
جز با من دل شکسته در عالم
هر عهد که بسته‌ای وفا کردی
هوش مصنوعی: فقط با من که دلش شکسته، در دنیا به هیچ عهدی وفا نکرده‌ای.
در عهد تو هر چه من وفا کردم
پاداش وفای من جفا کردی
هوش مصنوعی: در زمان تو، هر چه که در وفاداری انجام دادم، به جای جبران آن، به من ستم کردی.
آبی نزدی بر آتشم هرگز
تا بر لب آب خضر جا کردی
هوش مصنوعی: هیچ وقت آبی بر شعله‌هایم نریز، تا زمانی که در کنار آب خضر قرار نگرفته‌ای.
آنگه که قبای ناز پوشیدی
پیراهن صبر من قبا کردی
هوش مصنوعی: زمانی که تو لباس زیبای خود را پوشیدی، من با صبر و تحمل، لباس خود را برای تو آماده کردم.
بی‌چاره منم وگر نه از رحمت
درد همه خستگان دوا کردی
هوش مصنوعی: من بدبختم وگرنه تو با رحمتت به همه دردهای انسان‌های رنج‌کشیده، درمان می‌دهی.
بی بهره منم وگر نه از یاری
کام همه طالبان روا کردی
هوش مصنوعی: من از یاری دیگران بهره‌ای نداشتـه‌ام، وگرنه تو همـه درخواست‌کنندگان را براوری به خواسته‌شان می‌رسانی.
الا من که محکمش بستی
هر بسته که داشتی رها کردی
هوش مصنوعی: ای کسانی که مرا در قید و بند گذاشته‌اید، هر چیزی را که در دست داشتید رها کردید.
تا غدرِ تو  زد رَهِ فروغی را،
هر فتنه که خواستی بپاکردی
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو دسیسه کردی، هر مشکلی که خواستی برطرف کردی.

حاشیه ها

1398/10/17 17:01

تا غدر تو زد ره فروغی را-----با معناتر است

1403/02/08 17:05
سیدمحمد جهانشاهی

تا غدرِ تو  زد رَهِ فروغی را،