غزل شمارهٔ ۹۴۶
نگاه ار میکنی جان میفزائی
تغافل میکنی دل میربائی
قیامت در قیامت مینماید
قیامت را بقامت مینمائی
مرا صد غصه از دل میگشاید
ز زلفت گره چون میگشائی
غمم ز آینهٔ دل میزداید
ز دل گر کینهٔ من میزدائی
حیاتی بر حیاتم میفزاید
چو در لطف نهانم میفزائی
تنت هر موی دارد مویهٔ فیض
چو حرف عشق جانان میسرائی
سر درج حقایق میگشاید
چو در وصف بتان لب میگشائی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نگاه ار میکنی جان میفزائی
تغافل میکنی دل میربائی
هوش مصنوعی: اگر به من نگاه کنی، جانم پر از زندگی میشود و اگر بیاعتنا باشی، دل مرا میدرّی.
قیامت در قیامت مینماید
قیامت را بقامت مینمائی
هوش مصنوعی: در روز قیامت، عظمت و بزرگی این روز خود را به نمایش میگذارد و تو نیز با قامت استوار و با وقار، توانایی و عظمت آن را به نمایش خواهی گذاشت.
مرا صد غصه از دل میگشاید
ز زلفت گره چون میگشائی
هوش مصنوعی: غمها و اندوههای زیادی از دلم برمیخیزند، وقتی که زلفت را باز میکنی.
غمم ز آینهٔ دل میزداید
ز دل گر کینهٔ من میزدائی
هوش مصنوعی: اگر غمهایم را از دل برطرف کنی، به طور مسلم از دل نیز کینه و دشمنی من نسبت به تو خواهد رفت.
حیاتی بر حیاتم میفزاید
چو در لطف نهانم میفزائی
هوش مصنوعی: زندگیام با حضور تو بیشتر میشود، مثل اینکه با محبت پنهانت بر عمرم میافزایی.
تنت هر موی دارد مویهٔ فیض
چو حرف عشق جانان میسرائی
هوش مصنوعی: هر موی بدن تو نشاندهندهی فیض و نعمت است، همانطور که وقتی از عشق محبوب صحبت میکنی، جانت به وجد میآید.
سر درج حقایق میگشاید
چو در وصف بتان لب میگشائی
هوش مصنوعی: وقتی به بیان و توضیح حقایق میپردازی، انگار که در وصف زیباییهای معشوقان سخن میگویی و دل را میکنی.