بخش ۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
بخش ۵ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
به هنگام نام بردن از فرزندان کیقباد، استاد طوس این دو بیت را دارد:
نخستین چو کاووس با آفرین
کی آرش دوم و دگر کی پشین
چهارم کجا آرشش بود نام
سپردند گیتی به ارام و کام
نظر به این که "کی" به معنی شاه تنها یک لقب است شایسته نیست که کیقباد دو تن از فرزندانش را آرش نام نهاده باشد. بر اساس شاهنامه ی نسحه ی ژول مول که یکی از معتبرترین نسخ شاهنامه است این دو بیت چنین آمده:
نخستین چو کاووس با آفرین
چو آرش دوم بُد سوم کی نشین
چهارم کی آرمین بودیش نام
سپردند گیتی به آرام و کام
البته لازم به تذکار است که "کی پشین" به نظر درست تر می آید تا "کی نشین".
امیدوارم که این توضیح کوچک بتواند مورد استفاده ی شاهنامه خوانان قرار بگیرد.
بیت 8 مصراع 1 تن آسانی از درد ، رنج منست صحیح است.
محمد غافری عزیز، با تشکر از دقت جنابعالی ، می توان گفت : کی آرش و آرش دو نام هستند زیرا " کی " لزوما" به معنای پادشاه نیست. بر اساس فرهنگ معین به معنای پاک و خالص هم معنی میدهد یا اینکه به اسم ملحق می شود و صفت می سازد ( به معنای دارنده و صاحب )
بنابر متن بندهشن، فرزندان کَوی کواذ (کی قباد) این اسامی را دارند.
کَوی اوسذن که بعدها تبدیل به کی اوس و کیوس و کیکاووس شد.
کوی ارش (Arsh) که به کَوی آرَش و کی آرَش تبدیل شد.
کوی پیسینَه که شد کی پشین.
کوی بیرَش که بعدها شد کی آرشش (در برخی منابع آرسس).
این را هم البته فراموش کردم ذکر کنم که این هر چهار، فرزندان کوی اَپیوِه هستند که کوی اپیوه خود فرزند کیقباد است. یعنی می شوند نوه های قباد.
نکته دیگر اینکه آرش را گاهی از ریشه اَرشَن هم می دانند. به معنی اسب نر.
دوستان
چهارم کجا آرشش بود نام
بدین ماناست که نام چهارمین آرش است
و نه آرشش !
( آرش نام او بود)
بداند نمی ماند که نام چهارمین آرش است ۱۰۰٪ بدان چم ست که چهارم پسر بود آرش بنام = پُس چارمش بود آرش بنام = چهارم پسر ارشش بود نام - این واژه مانا بچم مانندگی است و نه چم و ان واژه معنا عربیست با اینگونه نوشتن پارسی نمیشود انگاه استاد بزرگ میشود بفرمایید شما که معنا را اینگونه مینویسید و گمان میکنید پارسی شد یعنی را چگونه مینویسید تا پارسی شود؟
در برخی نسخه های پهلوی و برگردانهای عربی نام پسر چهارم ارشش امده بدینگونه مینماید که آرشش خود نام بوده -
بلعمی در تاریخ تبری نوشته:
و کیقباد دختر مهتری از مهتران ترکستان بزنی کرده بود و اورا از ان زن پنج فرزند امد نامهای ایشان یکی کی افنه و کی کاوس و کی آرش و کی پشین و کی بیه و کی به زبان پهلوی نیکو بود و این همه فرزندان کیقباد بودند ..و جهان آباد کرد پس نشست به بلخ داشتی