گنجور

شمارهٔ ۹۱

بیمار ترا دیده ی نمناک همانست
پرهیز مکن کاین نظر پاک همانست
از گریه سواد بصرم شسته شد اما
نقش تو در آیینه ی ادراک همانست
کوه ستمم در دل ماتمزده باقیست
خار و خسکم در جگر چاک همانست
شد سلسله ی گردن شیران رگ جانم
پیوند بران حلقه ی فتراک همانست
هر چند که خوبان نظر مهر نمایند
با اهل نظر کینه ی افلاک همانست
صد بحر فرو رفت و لبی تر نشد آنجا
شد زیر زمین پر گهر و خاک همانست
با آنکه جهانسوز بود آه فغانی
در بستر خوابش خس و خاشاک همانست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیمار ترا دیده ی نمناک همانست
پرهیز مکن کاین نظر پاک همانست
هوش مصنوعی: دیدن تو برای بیمار مانند چشمی پر از اشک است، از دوری نترس که این نگاه، خالص و بی‌آلایش است.
از گریه سواد بصرم شسته شد اما
نقش تو در آیینه ی ادراک همانست
هوش مصنوعی: اشک‌ها باعث شدند که بینایی‌ام تحت تأثیر قرار بگیرد، ولی درک من از تو همچنان روشن و واضح است.
کوه ستمم در دل ماتمزده باقیست
خار و خسکم در جگر چاک همانست
هوش مصنوعی: در دل من، کوهی از ستم وجود دارد و درد و اندوهی عمیق احساس می‌کنم. درونم پر از درد و رنج است که مانند خار و علف‌های هرز، بی‌فایده و آزاردهنده‌اند.
شد سلسله ی گردن شیران رگ جانم
پیوند بران حلقه ی فتراک همانست
هوش مصنوعی: رگ وجود من به حلقه‌ای که گردن شیران را به هم پیوند می‌زند، متصل شده است.
هر چند که خوبان نظر مهر نمایند
با اهل نظر کینه ی افلاک همانست
هوش مصنوعی: هرچند انسان‌های نیکو با دیدی محبت‌آمیز به اهل فکر و نظر نگاه می‌کنند، اما دشمنی و کینه‌ای که از سمت آسمان‌ها و سرنوشت وجود دارد، همچنان باقی است.
صد بحر فرو رفت و لبی تر نشد آنجا
شد زیر زمین پر گهر و خاک همانست
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده است که با وجود غرق شدن صدها دریا، هیچ کس از درد و رنج آن مطلع نشده است. زیر زمین پر از گنج و خاک است، اما شرایط همانطور باقی مانده است.
با آنکه جهانسوز بود آه فغانی
در بستر خوابش خس و خاشاک همانست
هوش مصنوعی: با وجود اینکه او به شدت درد و رنجی را تجربه می‌کند، اما در خواب همچون خس و خاشاک، آرام و ساکت است.