گنجور

شمارهٔ ۸۸

مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست
گو می تلخم مباش شربت دیدار هست
ساقی ما بی‌طلب گر ندهد جرعه‌ای
تشنه‌لبان را کجا قوت گفتار هست
صبح وصالم دمید گلبن عیشم شکفت
رخصت چیدن کجاست در دلم این خار هست
خواستم از دل نشان داد به تیرم جواب
رخنهٔ پیکان هنوز در دل افگار هست
گر ندهد باغبان رخصت گشت چمن
من که به خواری خوشم سایهٔ دیوار هست
مرد نظر باز را تلخ مگو ای حکیم
نیش زبان تا به کی، غمزهٔ خونخوار هست
آنکه به خلوت درون نکته‌فروشی کند
گو به در آ کاین سخن بر سر بازار هست
آنچه مراد من است خارج رنگ است و بو
ورنه گل زرد و سرخ در همه گلزار هست
در قدم شمع خویش باش فغانی سپند
زآن که چراغ ترا آفت بسیار هست

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مستم اگر باده نیست لعل لب یار هست
گو می تلخم مباش شربت دیدار هست
هوش مصنوعی: اگرچه باده‌ای در کار نیست، لب‌های سرخ معشوق وجود دارد. پس در این حالت از تلخی نگران مباش، چرا که دیدار او مانند شیرینی است.
ساقی ما بی‌طلب گر ندهد جرعه‌ای
تشنه‌لبان را کجا قوت گفتار هست
هوش مصنوعی: اگر ساقی بدون اینکه کسی از او چیزی بخواهد، به تشنه‌ها جرعه‌ای ندهد، پس کجا می‌توان امید داشت که صحبت و گفتاری درباره‌ی او وجود داشته باشد؟
صبح وصالم دمید گلبن عیشم شکفت
رخصت چیدن کجاست در دلم این خار هست
هوش مصنوعی: صبحی که به وصال محبوبم رسید، شادابی و خوشی در وجودم شکوفا شد. اما در دل من خارهای ناراحتی و غم وجود دارد و نمی‌توانم از این خوشی بهره‌مند شوم.
خواستم از دل نشان داد به تیرم جواب
رخنهٔ پیکان هنوز در دل افگار هست
هوش مصنوعی: می‌خواستم احساسم را به او نشان بدهم، اما هنوز زخم تیر عشق در دل من باقی مانده است.
گر ندهد باغبان رخصت گشت چمن
من که به خواری خوشم سایهٔ دیوار هست
هوش مصنوعی: اگر باغبان اجازه ندهد تا به باغ بروم، من هم از زندگی با ذلت و در سایه دیوار راضی هستم.
مرد نظر باز را تلخ مگو ای حکیم
نیش زبان تا به کی، غمزهٔ خونخوار هست
هوش مصنوعی: ای حکیم، زبان تلخ و زننده را رها کن و باز هم از تلخی مگو، چون تا کی می‌خواهی با گفتار تند و نیشدار خود، ما را آزار دهی؟ در دل ما هنوز یک حس انتقام و زخم وجود دارد.
آنکه به خلوت درون نکته‌فروشی کند
گو به در آ کاین سخن بر سر بازار هست
هوش مصنوعی: کسی که در دل خود رازها را بازگو کند، باید بداند که این سخنان در فضای عمومی و بازار در حال تبادل هستند.
آنچه مراد من است خارج رنگ است و بو
ورنه گل زرد و سرخ در همه گلزار هست
هوش مصنوعی: آنچه برای من اهمیت دارد، ویژگی‌ها و احساسات درونی چیزی است، نه صرفاً ظاهر آن. چرا که در گلزارها، گل‌های زرد و قرمز فراوانی وجود دارد.
در قدم شمع خویش باش فغانی سپند
زآن که چراغ ترا آفت بسیار هست
هوش مصنوعی: در کنار شمع خودت قرار بگیر و مراقب باش که خیلی به آن نزدیک نشوی، زیرا خطرات و مشکلات زیادی ممکن است برای تو پیش بیاید.

حاشیه ها

1402/02/02 21:05
مبتدی۷۶

یکی از بهترینهای فغانی...

بله.. انچه مراد منست خارج رنگ و بو هست...