گنجور

شمارهٔ ۲۰۸

خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مباد
زین تلخ باده چهره ی کس لاله گون مباد
آتش بسوز ناله ی مستان عشق نیست
خوشدل کسی به نغمه ی این ارغنون مباد
ای گل خیال کشتن عاشق نه طور تست
بر دامنت نشانه ی این رنگ خون مباد
سوزانتر از جدایی یارست رشک غیر
این داغ بر جراحت عاشق فزون مباد
هر دم بشکل دیگرم آن غمزه می کشد
کافر به تیغ غمزه ی خوبان زبون مباد
آن را که نیست گرمی عشقی حیات نیست
سر بی هوای عشق و دلم بی جنون مباد
وصل تو آفتاب، بنام که فال زد
کش ذره یی ز کوکب طالع سکون مباد
خود را تمام داد فغانی بدست عشق
آشفته دل ز وسوسه ی چند و چون مباد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خون خوردنم ز هجر تو از حد برون مباد
زین تلخ باده چهره ی کس لاله گون مباد
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم از غم دوری تو به حدی برسم که کاسه صبرم لبریز شود و این شراب تلخ باعث نشود که چهره کسی همچون گل لاله سرخ شود.
آتش بسوز ناله ی مستان عشق نیست
خوشدل کسی به نغمه ی این ارغنون مباد
هوش مصنوعی: آتش زنده است و صدای ناله‌های عاشقانه‌ای که در آن است، شاداب و خوشحال کسی را به این نغمه‌ی ساز خوش نمی‌آید.
ای گل خیال کشتن عاشق نه طور تست
بر دامنت نشانه ی این رنگ خون مباد
هوش مصنوعی: ای گل خیال، کشتن عاشق به هیچ وجه نشانه‌ی تو نیست. روی دامن تو مهر خون، نباید دیده شود.
سوزانتر از جدایی یارست رشک غیر
این داغ بر جراحت عاشق فزون مباد
هوش مصنوعی: درد جدایی از معشوق بیشتر از هر چیز دیگری سوزاننده است و هیچ چیز نمی‌تواند بر درد عشق افزوده شود.
هر دم بشکل دیگرم آن غمزه می کشد
کافر به تیغ غمزه ی خوبان زبون مباد
هوش مصنوعی: هر لحظه به شکلی جدید و جذاب من را می‌فریبد، ای کافر، نگذار که زبانم به تیغ ناز و زیبایی خوبان بیفتد.
آن را که نیست گرمی عشقی حیات نیست
سر بی هوای عشق و دلم بی جنون مباد
هوش مصنوعی: اگر کسی در زندگی احساس عشق و گرما نداشته باشد، زندگی‌اش بی‌معناست. من نمی‌خواهم سرم بی‌عشق و دلم بی‌هیجان باشد.
وصل تو آفتاب، بنام که فال زد
کش ذره یی ز کوکب طالع سکون مباد
هوش مصنوعی: وصل تو مانند تابش آفتاب است، به نامی که سرنوشت را تعیین می‌کند، زیرا هیچ ذره‌ای نباید در سکون و بی‌حرکتی باقی بماند.
خود را تمام داد فغانی بدست عشق
آشفته دل ز وسوسه ی چند و چون مباد
هوش مصنوعی: انسان باید تمام وجودش را به عشق بسپارد و نباید دلش را به وسوسه‌های مختلف مشغول کند.