گنجور

فصل ۱۷۸

حجرۀ عشق اندرون جانست او اندر آن نهانست و آنچه گفته‌اند تن زنده بجانست و جان پایندۀ بجانانست سر این معنی است ای عزیز آنچه عشق در حجرۀ جان قرار میکند از آنست که او ببهانۀ خاک پاک کردن و مسند نهادن درمی‌آید تعزز معشوق درناآمدن می‌بیند و خانه خالی می‌ماند در وی قرار می‌گیرد صادَفَ قَلْباً فارِغا فَتَمَکَّنا:

چون خانه زغیر خویشتن خالی دید
در صفۀ دل درآمد و خوش بنشست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حجرۀ عشق اندرون جانست او اندر آن نهانست و آنچه گفته‌اند تن زنده بجانست و جان پایندۀ بجانانست سر این معنی است ای عزیز آنچه عشق در حجرۀ جان قرار میکند از آنست که او ببهانۀ خاک پاک کردن و مسند نهادن درمی‌آید تعزز معشوق درناآمدن می‌بیند و خانه خالی می‌ماند در وی قرار می‌گیرد صادَفَ قَلْباً فارِغا فَتَمَکَّنا:
هوش مصنوعی: حجرۀ عشق درون جان انسان قرار دارد و در آن پنهان است. آنچه گفته شده این است که بدن به واسطه جان زنده است و جان وابسته به عشق است. این موضوع را باید درک کرد. هر چیزی که عشق در حجرۀ جان قرار می‌دهد، به خاطر پاک کردن غبار خاک و ایجاد مکانی برای عشق است. وقتی معشوق خود را نشان نمی‌دهد، فرد احساس خالی بودن می‌کند و در این حالت است که عشق در دل او قرار می‌گیرد و می‌تواند آن را در خود جای دهد.
چون خانه زغیر خویشتن خالی دید
در صفۀ دل درآمد و خوش بنشست
هوش مصنوعی: وقتی او دید که خانه‌ی وجودش خالی است، به دلش وارد شد و به آرامی نشسته است.