گنجور

فصل ۱۲۹

همت عاشق در عشق ورای همت معشوق است زیرا که عاشق همت آن دارد که در عالم معشوق بار یابد پس منتهای همت او را باشد. ای درویش منتهای همت عاشق هستی معشوق است تا باشد که پرتو انوار آن هستی بر وی تابد و او را بخود قائم کند و منتهای همت معشوق نیستی عاشق است تا هستی وی را مسلم ماند و زحمت او از راه او برخیزد چون بعین بصیرت بنگری بدانی که درین مقام همت عاشق بلندتر است وَذلِکَ سِرُّ عَزیزٌ لِمَنْ فَهِمَ:

او را که ز تو مراد هستی باشد
او را نه مراد خودپرستی باشد
عالی بودش همت وطرز همه کس
گرچه نظرش ز سوی پستی باشد
فصل ۱۲۸: هر چند عز و کبریاست و مجد و بهاست و جباری و قهاریست و عظمت و بزرگواری در قسمت وصف معشوق بود و اضداد آن صفت عاشق و این بدان جهت است که سلطان عشق اثر خود را در عشاق ظاهر کند نه در معشوق زیرا که ساز عشق حسن معشوق است و ملاحت او که ملوح دام عشق است که عشق او را یعنی عاشق را بواسطۀ حسن معشوق صید کند پس قید کند اما عشق داد خود از معشوق بدان ستاند که حسن او را ملوح وار بردام وجود خود می‌بندد و این آن معنی است که عاشق و معشوق هر دو دربند عشقند اینجا معشوق دانۀ دام عشق می‌آید و عاشق صید، عجب آن مرغ قصد التقاط آن دانه می‌کند برای آنکه او را در خود بیابد و قوت او گردد و او خود قوت دانه می‌شود.فصل ۱۳۰: صفات معشوق در ظهور نیاید الا بظهور اضداد آن در عاشق. بدین نسبت عاشق و معشوق یکدیگر را ضدانند و هرگز فراهم نیایند مگر آنکه اوصاف عاشق بپرتو انوار معشوق بسوزد و فانی شود درین مقام ممکن بود که ببقای اوصاف معشوق باقی گردد و مؤید گردد بتأییدات قدسی، روحقدسیش چون این باشد چیز دیگر شود نه این باشد.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همت عاشق در عشق ورای همت معشوق است زیرا که عاشق همت آن دارد که در عالم معشوق بار یابد پس منتهای همت او را باشد. ای درویش منتهای همت عاشق هستی معشوق است تا باشد که پرتو انوار آن هستی بر وی تابد و او را بخود قائم کند و منتهای همت معشوق نیستی عاشق است تا هستی وی را مسلم ماند و زحمت او از راه او برخیزد چون بعین بصیرت بنگری بدانی که درین مقام همت عاشق بلندتر است وَذلِکَ سِرُّ عَزیزٌ لِمَنْ فَهِمَ:
هوش مصنوعی: عاشق با اراده و تلاش خود در عشق، به هدف والاتری نسبت به معشوق می‌رسد، زیرا او آرزو دارد که وجود خود را در عالم معشوق پیدا کند و به این ترتیب نهایت تلاش او معشوق می‌شود. ای درویش، عشق و تلاش عاشق به سمت معشوق است تا نور وجود آن بر او بتابد و او را به خود وابسته کند. اما در مقابل، هدف معشوق این است که وجود عاشق را حفظ کند و تلاش عاشق را از مسیر خود خارج نکند. اگر با چشم بصیرت به این موضوع بنگری، متوجه می‌شوی که در این جایگاه، اراده و تلاش عاشق برتر است و این راز ارزشمندی است که برای کسی که می‌فهمد، شناخته شده است.
او را که ز تو مراد هستی باشد
او را نه مراد خودپرستی باشد
هوش مصنوعی: کسی که هدف و مقصودش تو هستی، نباید به دنبال خودخواهی و خودپرستی باشد.
عالی بودش همت وطرز همه کس
گرچه نظرش ز سوی پستی باشد
هوش مصنوعی: همت و شیوه‌ی او عالی بود، هر چند که نگاه دیگران از روی نادانی و ناپسندی باشد.