گنجور

بخش ۱۰۴ - شهادت جعفربن سیدالشهدا(ع)به روایت بعضی از علما

نبشتند زینگونه برخی دگر
زدانش پژوهان اهل خبر
که شد کشته ی پاک پور جوان
به خرگه بیاورد زی بانوان
خود آمد بداد آگهی با دریغ
که آن مه نهان گشت درزیر میغ
به یکبار اهل حریم رسول (ص)
همان داغدل دختران بتول (ع)
به میدان ز خرگه دوان آمدند
به بالین سرو جوان آمدند
یکی کودک از شاه جعفر به نام
که بودش رخی همچو ماه تمام
ز پرده سرا نیز بیرون چمید
به دنبال آن بانوان می دوید
به گوش اندرش بود دو گوشوار
گرانمایه چون گوهر شاهوار
یکی پشته ای دید چون پشت طشت
خرامان روان شد سوی آن پشته گشت
چو جا بر سر آن بلندی گرفت
بلندی ز وی ارجمندی گرفت
به پیشانی پاک بنهاد دست
به هر سو نگه کرد بالا و پست
به ناگاه تیر افکنی دل سیاه
بیفکند تیری بدان بی گناه
بهم دوخت زان تیر دست وسرش
هماندم روان رفت از پیکرش
چو شاخ جوان اندرآمد زپای
در آغوش پیغمبرش گشت جای
به بالین آن کشته شان ره فتاد
به ناگه نظرشان بدان مه فتاد
زدیدار اوداغشان تازه شد
جهان از فغانشان پر آوازه شد
یکی شیون از دل بدادند سر
که گریان شد این چرخ بیدادگر
بسی داد این گنبد گرد گرد
به آل پیمبر (ص) چه بیداد کرد
زکین وستم هیچ بر جا نماند
که برخاندان پیمبر (ص) نراند
غم ورنج ایشان ببایست گفت
زبان سخن سنجم اینجا بخفت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نبشتند زینگونه برخی دگر
زدانش پژوهان اهل خبر
هوش مصنوعی: برخی از دانشمندان و خبرگان، اینگونه مسائلی را نوشته‌اند و بررسی کرده‌اند.
که شد کشته ی پاک پور جوان
به خرگه بیاورد زی بانوان
هوش مصنوعی: جوانی پاکدامن و بااصالت در میدان جنگ جان خود را از دست داد و به زنی در کاخ یا انبارش آوردند.
خود آمد بداد آگهی با دریغ
که آن مه نهان گشت درزیر میغ
هوش مصنوعی: او با افسوس خبر داد که آن ماه زیبا در پس ابرها پنهان شده است.
به یکبار اهل حریم رسول (ص)
همان داغدل دختران بتول (ع)
هوش مصنوعی: در یک لحظه، کسانی که در حریم پیامبر حاضر بودند، همانند دختران حضرت زهرا(ع) داغدار و غمگین شدند.
به میدان ز خرگه دوان آمدند
به بالین سرو جوان آمدند
هوش مصنوعی: از محل خود به سرعت به میدان آمدند و در کنار جوانی که مانند سرو بلند و زیباست، جمع شدند.
یکی کودک از شاه جعفر به نام
که بودش رخی همچو ماه تمام
هوش مصنوعی: یک کودک از شاه جعفر به نامی بود که چهره‌اش مانند ماه کامل بود.
ز پرده سرا نیز بیرون چمید
به دنبال آن بانوان می دوید
هوش مصنوعی: او از پرده خانه بیرون آمد و به دنبال آن زنان حرکت کرد.
به گوش اندرش بود دو گوشوار
گرانمایه چون گوهر شاهوار
هوش مصنوعی: در گوش آن دختر، دو گوشواره‌ بسیار با ارزش و زیبا مانند جواهرات شاهانه وجود دارد.
یکی پشته ای دید چون پشت طشت
خرامان روان شد سوی آن پشته گشت
هوش مصنوعی: یک نفر تپه ای را دید که شبیه به پشت یک ظرف بزرگ بود. به آرامی به سمت آن تپه رفت.
چو جا بر سر آن بلندی گرفت
بلندی ز وی ارجمندی گرفت
هوش مصنوعی: وقتی که کسی در مکانی بلند قرار می‌گیرد، آن مکان نیز به خاطر او ارزش و اعتبار بیشتری پیدا می‌کند.
به پیشانی پاک بنهاد دست
به هر سو نگه کرد بالا و پست
هوش مصنوعی: دستش را بر پیشانی پاک گذاشت و به هر طرف بالا و پایین نگاه کرد.
به ناگاه تیر افکنی دل سیاه
بیفکند تیری بدان بی گناه
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی، وقتی که تیر اندازی می‌کنی، دل خالی و سیاه کسی را می‌شکنی و ناخواسته به او آسیب می‌زنی.
بهم دوخت زان تیر دست وسرش
هماندم روان رفت از پیکرش
هوش مصنوعی: به خاطر آن تیر، دست و سر او به هم پیوست و در همان لحظه روحش از بدنش جدا شد.
چو شاخ جوان اندرآمد زپای
در آغوش پیغمبرش گشت جای
هوش مصنوعی: هنگامی که جوانی به آغوش پیامبر درآمد، مانند شاخه‌ای تازه و جوان درختی به او نزدیک شد و در کنار او قرار گرفت.
به بالین آن کشته شان ره فتاد
به ناگه نظرشان بدان مه فتاد
هوش مصنوعی: در کنار آن کشته، ناگهان چشمشان به آن ماه زیبایی افتاد.
زدیدار اوداغشان تازه شد
جهان از فغانشان پر آوازه شد
هوش مصنوعی: از دیدار او، دنیا دگرگون شد و فریادهای ایشان در تمام فضا پیچید و شناخته شد.
یکی شیون از دل بدادند سر
که گریان شد این چرخ بیدادگر
هوش مصنوعی: کسی از عمق دل فریادی سر داد که باعث شد این دنیا، که بی‌رحم و ستمگر است، به حالتی غم‌انگیز و گریان درآید.
بسی داد این گنبد گرد گرد
به آل پیمبر (ص) چه بیداد کرد
هوش مصنوعی: این جمله به طور کلی به ظلم و ستمی که به پیروان پیامبر اسلام (ص) شده، اشاره دارد. سخن از گنبد آسمانی است که نشان‌دهنده‌ی ظلم‌هایی است که در تاریخ بر این گروه رفته است. به نوعی نشان می‌دهد که چگونه ظلم و بی‌عدالتی در زمان‌های مختلف بر آنها رفته و این موضوع باعث اندوه و نارضایتی شده است.
زکین وستم هیچ بر جا نماند
که برخاندان پیمبر (ص) نراند
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از دنیای من باقی نمانده که بر خانواده پیامبر (ص) خرده بگیرم یا انتقادی کنم.
غم ورنج ایشان ببایست گفت
زبان سخن سنجم اینجا بخفت
هوش مصنوعی: باید درباره غم و رنج آنها صحبت کرد، اما در اینجا زبان من خاموش است.