گنجور

شمارهٔ ۹۰

زهی من وفای تو نا دیده هیچ
بغیر از جفای تو نشنیده هیچ
مرا دست هجرانت خاری نهاد
گل دلگشای تو ناچیده هیچ
ز مهرت تنم گشت همچون هلال
مه دلربای تو نادیده هیچ
تو خورشید حسنی و من ذره وار
برون از هوای تو نگزیده هیچ
نکردست ابن یمین سرمه ئی
به از خاک پای تو در دیده هیچ

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.