گنجور

شمارهٔ ۸۷

یا رب این پسته شیرین چه شکر گفتارست
و آن چه شکل است و شمایل چه قد و رفتارست
زهره شد ماه شب چارده را حلقه بگوش
یا بنا گوش چو سیم و گهر شهوارست
بسکه در پای گل از حسرت او خار شکست
تا بدید آنکه گل عارض او بی خارست
اوست کز زلف و رخش گلشن جانرا همه سال
سنبل غالیه بوی و ورق گلنارست
پسته را از حسد غنچه خندانش دلیست
نیمه ئی خون و دگر نیمه ازو زنگارست
نرگسش خون دلم خورد و ازو نیست دریغ
شربتش چون ندهم خاصه چنین بیمارست
دل نیارم که نگهدارم از آن جان جهان
ز آنکه پیوسته دلم در پی آن دلدار است
هر که در صورت او بنگرد و جان ندهد
آدمی نیست یقین صورت بر دیوارست
در جهان ز ابن یمین وصف لبش هر که شنید
آفرین کرد بر او گفت شکر گفتار است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.