گنجور

شمارهٔ ۶۶

شکن زلف یار پر شکن است
ای بسا دل که زیر هر شکن است
تا دلم را شکست طره او
آهم از پای تا بسر شکن است
سبزه خط بگرد عارض او
بصفت طوطی شکر شکن است
کس نیارد نظر برویش کرد
ز آنکه خورشیدوش نظر شکن است
تا دل خسته کرد ابن یمین
بسته زلف یار در شکن است

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.