شمارهٔ ۱۲۷
صبحدم بادی که از سوی خراسان میدمد
چون دم روحالقدس در پیکرم جان میدمد
باد صبح است این ندانم یا نسیم پیرهن
کز برای نور چشم پیر کنعان میدمد
چون گذر کرد است بر خاک خراسان لاجرم
روحپرور چون نسیم باغ رضوان میدمد
مینشاند آتش اندوه دل چون آب رز
باد روحافزای کز خاک خراسان میدمد
باد را خاصیت جانپروری دانی که چیست
زآن سبب کز کوی چون فردوس جانان میدمد
آن مسیحادم که انفاسش بود جانبخش از آنک
از میان چشمهسار آب حیوان میدمد
چین زلفش میکند یغما نسیم صبحدم
خوش نفس چون نکهت مشک ختن زان میدمد
بلبل طبع مرا آمد نسیم کوی او
همچو باد صبحگاهی کز گلستان میدمد
میبرد جمعیت از ابن یمین یکبارگی
نفحهای کز چین آن زلف پریشان میدمد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.