بخش ۳۶ - تمامی سخن
رخسارم اگر چه دل فروزد
بس خرمن عاشقان بسوزد
چشمم که ندید کس به خوابش
کی دیدی و چون شدی خرابش
لعلم که نیافت کس ازو کام
بیهوده مجو تو نیز ازو کام
ابروی کجم که چون هلال است
گر میطلبد کسی خیال است
قدم که غلام اوست شمشاد
هست از غم تو چو سرو آزاد
رویم که هر آینه نبیند
چشم تو هرآینه نبیند
زلفم که دلت شکستۀ اوست
بس دل چو دل تو بستۀ اوست
جز باد کسی نیافت بویش
سرگشته مشو به جست و جویش
کام که برآمد از دهانم؟
کار که گشود از میانم؟
زین غیر کمر نبست طرفی
زان و هم سخن نیافت حرفی
اندیشه تست سر به سر هیچ
زنهار که دل منه تو بر هیچ
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رخسارم اگر چه دل فروزد
بس خرمن عاشقان بسوزد
هوش مصنوعی: اگرچه چهرهام آتش عشق را در دل میافروزد، اما این آتش میتواند خرمن عاشقان بسیاری را بسوزاند.
چشمم که ندید کس به خوابش
کی دیدی و چون شدی خرابش
هوش مصنوعی: چشمانم که هیچکس را نمیدیدند، تو چگونه خوابش را دیدهای و او چطور خراب شده است؟
لعلم که نیافت کس ازو کام
بیهوده مجو تو نیز ازو کام
هوش مصنوعی: بدان که هیچکس از او به خواستهاش نرسیده است، پس تو نیز به دنبال خواستهات از او نباش.
ابروی کجم که چون هلال است
گر میطلبد کسی خیال است
هوش مصنوعی: ابروی کج من مانند هلال است و اگر کسی آن را ببیند، فقط تصوری است که در ذهنش شکل گرفته.
قدم که غلام اوست شمشاد
هست از غم تو چو سرو آزاد
هوش مصنوعی: هر کسی که در راه خدمت به او قدم برمیدارد، مانند یک درخت خوشقام و زیباست. از غم تو مانند سروی آزاد و رستگار، برمیخیزد و رشد میکند.
رویم که هر آینه نبیند
چشم تو هرآینه نبیند
هوش مصنوعی: چهرهام را ببین که هرگز چشمان تو آن را نمیبیند، بیشک هرگز نخواهد دید.
زلفم که دلت شکستۀ اوست
بس دل چو دل تو بستۀ اوست
هوش مصنوعی: زلف من که دل تو را شکسته است، دل من هم به او وابسته است.
جز باد کسی نیافت بویش
سرگشته مشو به جست و جویش
هوش مصنوعی: جز باد، هیچکس نتوانست عطر او را حس کند، پس به دنبال او نرو و دچار سرگشتگی مشو.
کام که برآمد از دهانم؟
کار که گشود از میانم؟
هوش مصنوعی: آیا خواستهای که از زبانم بیرون آمد به حقیقت پیوست؟ آیا عملی که از وجودم آغاز شد، به سرانجام رسید؟
زین غیر کمر نبست طرفی
زان و هم سخن نیافت حرفی
هوش مصنوعی: هیچ کس در این دنیای غیر از خود او کاری نکرد و هیچکس هم نتوانست با او صحبت کند.
اندیشه تست سر به سر هیچ
زنهار که دل منه تو بر هیچ
هوش مصنوعی: همه نگرانیها و دغدغههای تو ناشی از فکر و اندیشهات است، پس مراقب باش که دل من بر هیچ چیز نگران نباشد.