بخش ۲۴ - غزل
از ما طمع وصال داری
الحق هوسی محال داری
وصلم نتوان به خواب دیدن
این چیست که در خیال داری
جایی که صبا گذر ندارد
آیا تو کجا مجال داری
هیهات که کوه برنتابد
این غم که تو احتمال داری
گر خود به مثل چو کوه گردی
کی طاقت این جمال داری
آشفته و تیرهحال باشی
تا میل به زلف و خال داری
چند اختر بخت خویشتن را
در عقده این وبال داری
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از ما طمع وصال داری
الحق هوسی محال داری
هوش مصنوعی: تو حقیقتاً آرزویی برای وصال ما داری که به شدت غیرممکن است.
وصلم نتوان به خواب دیدن
این چیست که در خیال داری
هوش مصنوعی: نمیتوانم به خواب بروم و ببینم این چه چیزی است که در ذهن تو وجود دارد.
جایی که صبا گذر ندارد
آیا تو کجا مجال داری
هوش مصنوعی: جایی که نسیم آرامش نمییابد، تو چگونه میتوانی وجود داشته باشی؟
هیهات که کوه برنتابد
این غم که تو احتمال داری
هوش مصنوعی: هیچ بعید نیست که کوه، این غم سنگین را نتواند تحمل کند، حال آن که تو به راحتی به آن فکر میکنی.
گر خود به مثل چو کوه گردی
کی طاقت این جمال داری
هوش مصنوعی: اگر خودت مانند کوه استوار و مقاوم شوی، آیا از عهده تحمل این زیبایی برمیآیی؟
آشفته و تیرهحال باشی
تا میل به زلف و خال داری
هوش مصنوعی: اگر دلتنگ و ناراحت هستی، احساس میل به زیبایی و جذابیتهایی مانند موها و خالهای دوستداشتنی را خواهی داشت.
چند اختر بخت خویشتن را
در عقده این وبال داری
هوش مصنوعی: چندین ستاره از سرنوشت خود را در چنگال این مشکل نگهداشتهای؟
حاشیه ها
1403/09/22 00:11
خانم الف
با سبک شعری ابن عماد هماهنگی داره و احتمالا شاعر ابن عماد هست