گنجور

بخش ۳۲ - در صبر وصابری

به غم صبر کن بیقراری مکن
به رخ اشک از دیده جاری مکن
صبوری کن از درد دوری منال
به روزو شب وهفته وماه وسال
مگوصبر تلخ است گوشکر است
ز شهد و شکر بلکه شیرین تر است
به بستان شد از صبر بر پا شجر
شجر هم ز صبر است کآورده بر
بشد تاک از صبر بر پا ز خاک
بشد غوره از صبر پیدا زتاک
شد آن غوره انگور شیرین ز صبر
شد انگور صهبای رنگین ز صبر
همه درد از صبر درمان شود
همه مشکل از صبر آسان شود
ز صبر است هر کار آراسته
ز صبر آمد آن را که دل خواسته
خدا صابران را بوددوستدار
بکن صبر وشو دوست با کردگار
کسی کوخدا دوستدارش بود
چه باک از غم روزگارش بود
نه هرکس تواند برداجر صبر
که جای اندرین بیشه دارد هژبر

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.