شمارهٔ ۲۶۶
دامن آن ماهم ار افتد به کف
آفتاب بختم آید در شرف
گر خدا زلف تو را ثعبان نمود
شد به من هم امر از او خدلاتخف
سروی از قد لیک سرو سیم ساق
ماهی از رخ لیک ماه بی کلف
زیر تیغت افکنم از سر سپر
پیش تیرت آورم ازجان هدف
ز اشک چشمم گر جهان دریا نشد
دامنم گردیده پر در چون صدف
تا دل شب دوش همچون زلف یار
داشتم آشفته حالی وا اسف
گفتم ای ساقی مخسب از جای خیز
کز غم دل روزگارم شد تلف
هر چه داری در میان جام ریز
ای جم تا دلم آرد شعف
می به من من من ده وبنگر به من
تا شوی آگه ز سر من عرف
گفت ساقی عشرت دنیا و دین
جوی از او در میان جام ودف
تا بلنداقبال گردی درجهان
هم مدد خواه از شهنشاه نجف
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دامن آن ماهم ار افتد به کف
آفتاب بختم آید در شرف
هوش مصنوعی: اگر دامن آن ماه من به دست آفتاب بیفتد، بخت من در آستانه ظهور خواهد بود.
گر خدا زلف تو را ثعبان نمود
شد به من هم امر از او خدلاتخف
هوش مصنوعی: اگر خداوند زلف تو را مانند مار پیچیده و مشکل ساخت، پس به من نیز از سوی او دستور داد که صبر کنم و تحمل داشته باشم.
سروی از قد لیک سرو سیم ساق
ماهی از رخ لیک ماه بی کلف
هوش مصنوعی: چنین به نظر میرسد که قد سرو، باریک و خوشتراش است، اما زیبایی چهره ماه، لطیفتر و دلرباتر به نظر میآید.
زیر تیغت افکنم از سر سپر
پیش تیرت آورم ازجان هدف
هوش مصنوعی: من به خاطر تو خود را در خطر قرار میدهم و از جان و دل آمادهام که هدف تیر تو شوم.
ز اشک چشمم گر جهان دریا نشد
دامنم گردیده پر در چون صدف
هوش مصنوعی: اگرچه چشمم از اشک پر شده و نمیتواند جهانی از دریا ایجاد کند، اما دامنم مانند صدف پر از اللماس و زیبایی گردیده است.
تا دل شب دوش همچون زلف یار
داشتم آشفته حالی وا اسف
هوش مصنوعی: در تاریکی شب، دلم همچون زلفهای پریشان محبوبم آشفته و دلbroken بود.
گفتم ای ساقی مخسب از جای خیز
کز غم دل روزگارم شد تلف
هوش مصنوعی: به ساقی گفتم که از جای خود بلند شو و من را ترک نکن، زیرا غم و اندوه زندگی من را به شدت رنجور کرده است.
هر چه داری در میان جام ریز
ای جم تا دلم آرد شعف
هوش مصنوعی: هر چیزی که داری را در جام بریز ای جم تا دل مرا شاد کند.
می به من من من ده وبنگر به من
تا شوی آگه ز سر من عرف
هوش مصنوعی: به من شرابی بده و مرا تماشا کن تا از درونم و از حالات درونیام آگاه شوی.
گفت ساقی عشرت دنیا و دین
جوی از او در میان جام ودف
هوش مصنوعی: ساقی گفت: از لذتهای دنیا و دین بهرهمند شو و این را در میان جام و دف جستجو کن.
تا بلنداقبال گردی درجهان
هم مدد خواه از شهنشاه نجف
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در زندگیات خوشبخت و موفق باشی، از حمایت و راهنمایی شخص بزرگ و محترمی مانند امام علی (ع) بهرهمند شو.