غزل شمارهٔ ۵۱۶
عالم ایجاد عشرتخانهٔ جزو و کل است
در بهار رنگ هر جا چشم واگردد گل است
گر تأمل زین چمن رمز خموشان واکشد
در نمکدان لب هر غنچه، شور بلبل است
میتوان در تخم دیدن شاخ و برگ نخل را
جزو چون کامل شود آیینهٔ حسنکل است
دسترنج هر کس از پهلوی کوششهای اوست
ریشهٔ تاک از دویدن چون عرق آرد مل است
طبع ما تنها اسیر دستگاه عیش نیست
تا بگیرد دل غم بیناخنی هم چنگل است
در پناه شعله، راحت بر وریم از فیض عشق
داغ سودا بر سر ما سایهٔ برگ گل است
شور مستیهای ما خجلتکش افلاس نیست
تا شکستن شیشهٔ ما آشیان قلقل است
پیر گشتی با هجوم گریه باید ساختن
سیل این صحرا همه در حلقهٔ چشم پل است
بس که گوی شوخی از هم برده است اجزای حسن
ابرو از دنبالهداری پیش پیش کاکل است
فیض این گلشن چه امکان است بیدل کم شود
سایهٔ گل چون پریشان شد بهار سنبل است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عالم ایجاد عشرتخانهٔ جزو و کل است
در بهار رنگ هر جا چشم واگردد گل است
هوش مصنوعی: این جهان مانند یک باغ شاداب است که هر جایی که نگاهی بیندازیم، گلهای زیبایی میبینیم. بهار شکوفایی و زیبایی هر بخش از این دنیا را نمایان میکند.
گر تأمل زین چمن رمز خموشان واکشد
در نمکدان لب هر غنچه، شور بلبل است
هوش مصنوعی: اگر در این چمن بیندیشی و به راز خاموشی دقت کنی، در هر غنچه که به نمکدان لبش میرسد، شور بلبل جاری است.
میتوان در تخم دیدن شاخ و برگ نخل را
جزو چون کامل شود آیینهٔ حسنکل است
هوش مصنوعی: میتوان از تخم نخل، جوانه و شاخ و برگ آن را مشاهده کرد، به این معنا که هر چیز کوچکی میتواند نشاندهندهٔ صفات و ویژگیهای بزرگ و کامل باشد.
دسترنج هر کس از پهلوی کوششهای اوست
ریشهٔ تاک از دویدن چون عرق آرد مل است
هوش مصنوعی: هر فردی که به تلاش و کوشش خود ادامه میدهد، از آن زحمتها و تلاشها بهرهمند میشود. مانند اینکه ریشههای یک تاک، از دویدن و تلاش به دست میآید و همچون عرقی که از حبوبات به دست میآید.
طبع ما تنها اسیر دستگاه عیش نیست
تا بگیرد دل غم بیناخنی هم چنگل است
هوش مصنوعی: روح و طبیعت ما تنها به خوشیها و لذتها محدود نیست، زیرا میتواند در عمق احساسات و غمها نیز حتی بدون دلی آرام به زندگی بپردازد و با آنها درگیر باشد.
در پناه شعله، راحت بر وریم از فیض عشق
داغ سودا بر سر ما سایهٔ برگ گل است
هوش مصنوعی: در سایهٔ عشق و شور، ما آسودهخاطر هستیم و گرمای عشق ما را فرا گرفته است؛ در این حال، زیباییهای زندگی مانند برگ گل، بر سر ما سایه افکندهاند.
شور مستیهای ما خجلتکش افلاس نیست
تا شکستن شیشهٔ ما آشیان قلقل است
هوش مصنوعی: ما از شدت شوق و هیجان، به جایی رسیدهایم که حتی فقر و محدودیت نتوانسته ما را شرمنده کند؛ به گونهای که اگر شیشهای از ما بشکند، این فقط خانهمان را ترک میکند و بر عاشقانههای زندگیمان تأثیری نخواهد داشت.
پیر گشتی با هجوم گریه باید ساختن
سیل این صحرا همه در حلقهٔ چشم پل است
هوش مصنوعی: با مرور زمان و تجربههای زندگی، آموختهای که باید با غم و اندوه کنار بیایی. این سیلابی که در دل بیابان است، همه آن را در حلقهٔ چشمانت میتوانی ببینی.
بس که گوی شوخی از هم برده است اجزای حسن
ابرو از دنبالهداری پیش پیش کاکل است
هوش مصنوعی: به قدری که زیبایی و شوخی در چهرهاش به هم آمیخته شده، اجزای زیبایی ابرویش از حالت بلند و لوندی موهایش الهام گرفته است.
فیض این گلشن چه امکان است بیدل کم شود
سایهٔ گل چون پریشان شد بهار سنبل است
هوش مصنوعی: در این باغ، نعمتها و زیباییها چقدر میتواند کم شود؟ سایهی گل که پراکنده شود، بهار و زیبایی گلهای بنفشه هم دچار بینظمی میشود.

بیدل دهلوی