غزل شمارهٔ ۲۸۱۹
ای که در دیر و حرم مست کرم میآیی
دل چه دارد که درین غمکده کم میآیی
جوهر ناز چه مقدار تری میچیند
که به حسرتکدهٔ دیدهٔ نم میآیی
اینقدر سلسلهٔ ناز که دیدهست رسا؟
عمرها شد که به هر سو نگرم می آیی
صمدی لیک در این انجمن عجز نگاه
به چمن سازی آثار صنم می آیی
چقدر لطف تو فریادرس بیبصریست
که به چشم همهکس دیر و حرم میآیی
عقل و حس غیر تحیر چه ترازد اینجا
کز حدوث آینهپرداز قدم میآیی
عرض تنزیه به تشبیه نمیآید راست
سحر کاریست که معنی به رقم میآیی
فقر نازد که به تجرید نظر دوختهای
جاه بالد که به سامان حشم میآیی
ای نفس آمد و رفت هوست داغم کرد
میروی سوی عدم یا ز عدم میآیی
چشم تا بستهای، آفاق سواد مژه است
صد شق خامه ز یک نقطه به هم میآیی
چینت از دامن آرام به هرجا گل کرد
ذره تا مهر به آرایش رم میآیی
انتظار تو به هر رهگذرم دارد فرش
هرکجا پای نهی پا به سرم میآیی
کم آرایش تسلیم نگیری زنهار
ابروی نازی اگر مایل خم میآیی
چه ضرور است کشی رنج وداعم بیدل
میروم من به مقامی که تو هم میآیی
غزل شمارهٔ ۲۸۱۸: حبابت ساغر و با بحر توفان پیش میآییغزل شمارهٔ ۲۸۲۰: بر هرگلی دمیدهست افسون آرزویی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که در دیر و حرم مست کرم میآیی
دل چه دارد که درین غمکده کم میآیی
هوش مصنوعی: ای کسی که با بخششهای خود در میخانه و عبادتگاه میروی، دل چه جای نگرانی دارد که در این مکان پر از غم و اندوه، کمتر به سر میزنی؟
جوهر ناز چه مقدار تری میچیند
که به حسرتکدهٔ دیدهٔ نم میآیی
هوش مصنوعی: زیبایی و لطافت نازک تو چه اندازه است که جلوهگریات در چشمهای اشکآلود دیگران حسرت به جا میگذارد.
اینقدر سلسلهٔ ناز که دیدهست رسا؟
عمرها شد که به هر سو نگرم می آیی
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی اشاره دارد به آنچه که فرد در عمرش دیده و تجربه کرده است. گوینده میگوید آیا چنین زیبایی و دلربایی که از ناز و لطافت میتابد، تا این حد برجسته و واضح است؟ او به یاد میآورد که سالهاست که هر جا نگاه کرده، نشانهای از این زیبایی و ناز را دیده است، و انگار این زیبایی همیشه در حال آمدن است. به عبارت دیگر، گوینده حس میکند که زیبایی مورد نظر، همواره در زندگیاش حضور داشته و هر لحظه در کنارش است.
صمدی لیک در این انجمن عجز نگاه
به چمن سازی آثار صنم می آیی
هوش مصنوعی: تو در ظاهر مثل یک معشوق هستی، اما در واقعیت در جمع دوستان ناتوانی. به زیبایی باغ توجهی نداری و فقط نشانههای محبوب را میبینی.
چقدر لطف تو فریادرس بیبصریست
که به چشم همهکس دیر و حرم میآیی
هوش مصنوعی: چقدر محبت تو به کسانی که کمنور و ناتوانند، کمک و پشتیبانی میکند، گرچه دیگران دیر متوجه حضور تو میشوند.
عقل و حس غیر تحیر چه ترازد اینجا
کز حدوث آینهپرداز قدم میآیی
هوش مصنوعی: با عقل و احساس نمیتوانی با پیچیدگیها و شگفتیها کنار بیایی، چرا که در اینجا، تو به عنوان کسی که با زیبایی و هنر آشنا هستی، قدم گذاشتهای.
عرض تنزیه به تشبیه نمیآید راست
سحر کاریست که معنی به رقم میآیی
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که شایسته نیست ارزشهای ناب و خالص را با تشبیه کردن به چیزهای دیگر تحتالشعاع قرار دهیم، زیرا کار سحرآمیز و عمیق درک مفهوم واقعی چیزی است که به زیبایی آن را به تصویر میکشد.
فقر نازد که به تجرید نظر دوختهای
جاه بالد که به سامان حشم میآیی
هوش مصنوعی: فقر به خود میبالد چون تو توجهی به زندگی ساده و بیپیرایه داری و مقام والایی که به واسطه شغل و حال حشم (اسبها) به دست میآوری، تو را به سمت معیشت و دنیا مشغول کرده است.
ای نفس آمد و رفت هوست داغم کرد
میروی سوی عدم یا ز عدم میآیی
هوش مصنوعی: ای جان، با آمدن و رفتنت، آرزوهایم را داغ و سوزان کردی. تو به سوی نیستی میروی، اما از آنجا دوباره به من برمیگردی.
چشم تا بستهای، آفاق سواد مژه است
صد شق خامه ز یک نقطه به هم میآیی
هوش مصنوعی: زمانی که چشمانت را ببندی، تمامی دور و برت به رنگ سیاه و تاریک است و از یک نقطه، خطوط زیادی به هم میپیوندند.
چینت از دامن آرام به هرجا گل کرد
ذره تا مهر به آرایش رم میآیی
هوش مصنوعی: حالت و لحن تو موجب زیبایی و جذابیت هرجا که بروی میشود، به طوری که حتی خورشید هم به نرمی و زیباییات میافزاید.
انتظار تو به هر رهگذرم دارد فرش
هرکجا پای نهی پا به سرم میآیی
هوش مصنوعی: هر بار که به کسی فکر میکنم که تو را میشناسد، احساس میکنم که حضور تو در هر جا و هر زمان برایم ملموس است؛ هر جا که بروی، انگار رد پایت بر دل من میافتد و همیشه در ذهنم میمانی.
کم آرایش تسلیم نگیری زنهار
ابروی نازی اگر مایل خم میآیی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی تسلیم نشوی، مواظب ابروی زیبای او باش، چون اگر بخواهد، به راحتی میتواند تو را به سمت خود بکشاند.
چه ضرور است کشی رنج وداعم بیدل
میروم من به مقامی که تو هم میآیی
هوش مصنوعی: چرا باید زحمت بکشیم و رنج ببینیم، وقتی من به جایی میروم که تو هم به آنجا خواهی آمد؟
حاشیه ها
1395/06/07 23:09
قسیم
دل چی دارد که در این غمکده کم می آیی

بیدل دهلوی