گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۳۵

چو موج‌گوهر ازین بحر بی‌تعب نگذشتن
ز طبع ما نگذشت از سر ادب نگذشتن
اسیر سلسلهٔ اختراع و هم چه دارد
به ملک بی‌سببی از غم سبب نگذشتن
جنون معاشی حرص‌، آنگه انفعال تردد؟
قدم شمار عرق مردن و ز تب نگذشتن
به هیچ مرحله همت پی بهانه نگیرد
دلیل آبله پایی‌ست از طلب نگذشتن
مزارنام زنقش نگین چه شمع فروزد
تو آدمی شرفت هست از ادب نگذشتن
چوشمع تیغ سر ما به خار سینه پرآتش
ازبن ستمکده می آیدم عجب نگذشتن
به هیچ حال مده دامن گذشتگی از کف
الم شمر همه‌ گر باشد از طرب نگذشتن
نبرد موی سفیدم سیاهکاری غفلت
سحر دمیده و می‌بایدم ز شب نگذشتن
حریف نفس‌ که می‌گشت جز تعلق دنیا
غریب مصلحتی بود ازین جلب نگذشتن
ترددی ز پل دوزخم‌گذشت به خاطر
یقین به تجربه‌ گفت از سر غضب نگذشتن
چو سنگ شیشه به دامن شکست دل به‌کمینم
نشسته در رهم ازکوچهٔ حلب نگذشتن
صد آبرو به‌گره بستن است بیدل ما را
به رنگ موج‌ گهر از فشار لب نگذشتن

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو موج‌گوهر ازین بحر بی‌تعب نگذشتن
ز طبع ما نگذشت از سر ادب نگذشتن
هوش مصنوعی: مانند مرواریدهایی که از این دریا بدون دردسر خارج می‌شوند، ما هم بر خلاف طبیعت‌مان با احترام از این موضوع عبور نمی‌کنیم.
اسیر سلسلهٔ اختراع و هم چه دارد
به ملک بی‌سببی از غم سبب نگذشتن
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف شرایطی می‌پردازد که انسان به سبب ابتکار و اختراعات جدید، خود را در قید و بندهایی می‌بیند. او همچنین به موضوع بی‌سببی در زندگی اشاره می‌کند، به این معنا که در دنیای پر از غم و مشکلات، حتی یک دلیل و سبب برای خوشحالی وجود ندارد و انسان از این وضعیت رنج می‌برد.
جنون معاشی حرص‌، آنگه انفعال تردد؟
قدم شمار عرق مردن و ز تب نگذشتن
هوش مصنوعی: آیا جنون و حرص برای زندگی باعث بی‌عملی و تردید می‌شود؟ در حالی که هر قدمی که به خاطر عرق و تلاش برای زندگی برمی‌داریم، نشانه‌ای از رنج و تلاشی است که ما از تب و تنش دور نمی‌شویم.
به هیچ مرحله همت پی بهانه نگیرد
دلیل آبله پایی‌ست از طلب نگذشتن
هوش مصنوعی: انسان باید برای رسیدن به اهدافش هیچ بهانه‌ای نگیرد، زیرا اهمال و بهانه‌جویی تنها نشان‌دهنده‌ی ناتوانی و عدم تلاش اوست.
مزارنام زنقش نگین چه شمع فروزد
تو آدمی شرفت هست از ادب نگذشتن
هوش مصنوعی: مزار نام و نشان زن، چون نگینی می‌درخشد و ویژگی‌های انسانی تو از ادب و احترام ناشی می‌شود.
چوشمع تیغ سر ما به خار سینه پرآتش
ازبن ستمکده می آیدم عجب نگذشتن
هوش مصنوعی: به عنوان بازتابی از احساسات عمیق، می‌توان گفت: شعله‌های سوزان درون من به خاطر درد و رنج در زندگی می‌سوزد. در میان سختی‌ها و ستم‌ها، تعجب‌آور است که نمی‌توانم از این وضعیت عبور کنم.
به هیچ حال مده دامن گذشتگی از کف
الم شمر همه‌ گر باشد از طرب نگذشتن
هوش مصنوعی: در هیچ شرایطی اجازه نده که گذشته از دستانت رها شود، هرچند که همه چیز خوب و شاداب باشد. باید با اشتیاق از لذت‌ها و شادی‌ها گذشت.
نبرد موی سفیدم سیاهکاری غفلت
سحر دمیده و می‌بایدم ز شب نگذشتن
هوش مصنوعی: درگیری من با موهای سفیدم ناشی از سهل‌انگاری و بی‌توجهی به زوال عمر است؛ اینکه باید پیش از صبح و شروع روز، به شب و تاریکی آن اهمیت بیشتری بدهم.
حریف نفس‌ که می‌گشت جز تعلق دنیا
غریب مصلحتی بود ازین جلب نگذشتن
هوش مصنوعی: نفس انسان که همیشه در پی خواسته‌ها و آرزوهای دنیوی است، در واقع به نوعی احساس تنهایی می‌کند، اما در عین حال برای به دست آوردن مصالح و منافع خود، از وابستگی به دنیا دور نمی‌شود.
ترددی ز پل دوزخم‌گذشت به خاطر
یقین به تجربه‌ گفت از سر غضب نگذشتن
هوش مصنوعی: شخصی به واسطه‌ی یقین و اطمینانش از تجربیات گذشته، با خشم و قاطعیت از روی پل خطرناکی عبور کرد و تردید نکرد.
چو سنگ شیشه به دامن شکست دل به‌کمینم
نشسته در رهم ازکوچهٔ حلب نگذشتن
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی نشان‌دهنده‌ی آسیب‌پذیری و شکست احساسات است. گویا شخصی به وضعیتی دچار شده که مانند شیشه‌ای که بر اثر برخورد با سنگ می‌شکند، دل او نیز در معرض خطر قرار گرفته است. او در حال انتظار است و در مسیری که به سمتی خاص می‌رود، نمی‌تواند از یک محدوده عبور کند، که ممکن است اشاره به محدودیت‌ها یا موانع موجود در زندگی‌اش داشته باشد.
صد آبرو به‌گره بستن است بیدل ما را
به رنگ موج‌ گهر از فشار لب نگذشتن
هوش مصنوعی: بیدل در این بیت به این نکته اشاره دارد که ما برای حفظ آبرو و حیثیت خود، باید با دقت رفتار کنیم و تحت فشارها و مشکلات مختلف قرار نگیریم. رنگ موج‌های دریا نمادی از چالش‌ها و مشکلات است که نباید اجازه دهیم بر ما غلبه کنند. به عبارتی دیگر، او می‌گوید که باید استقامت و صبر داشته باشیم و از موقعیت‌های دشوار نترسیم.