گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۳۳

پُر ملاف از جوهر باریک بینی داشتن
سرمه می‌خواهد زبان موی چینی داشتن
خفته چندین ملک جم درحلقهٔ‌تسلیم فقر
خاتمی دارد جهان بی‌نگینی داشتن
همت از در یوزهٔ علم و عمل وارستن است
نازکن خرمن زننگ خوشه چینی داشتن
بی مژه بستن رهایی نیست زین آشوبگاه
چون نگه تا کی غم عبرت‌ کمینی داشتن
آنقدر کز فکر استغنا برون آیی بس است
تا کجا خواهی دماغ نازنینی داشتن
شعله را گفتم سرت پا مال خاکستر که‌ کرد
گفت‌: سودای رعونت آفرینی داشتن
تا سوادکلک تقدیر اندکی روشن شود
سرمه‌گیر از چشم بر خط جبینی داشتن
بی‌نیازانی‌که پا بر اوج عزت سوده‌اند
جسته‌اند از پستی و بالا نشینی داشتن
قید جسم‌ آنگه دماغ بی‌نیازی‌؟ شرم دار
آسمان بالیدن وگرد زمینی داشتن
بوی این‌ گلشن هم از غوغای زاغان نیست کم
پنبهٔ گوش اندکی باید به بینی داشتن
گر به لفظ و معنی افکار بیدل وارسی
ترک کن اندیشهٔ سحر آفرینی داشتن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پُر ملاف از جوهر باریک بینی داشتن
سرمه می‌خواهد زبان موی چینی داشتن
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که برای داشتن نگاهی دقیق و باریک‌اندیش، نیاز به ابزار مناسب است. مانند این که برای دیدن جزئیات، انسان باید چشم‌ها و وسایلی کارآمد داشته باشد. همچنین، برای بیان احساسات و زیبایی‌ها، به زبانی لطیف و مناسب نیاز است تا بتوان به درستی حس و اندیشه را منتقل کرد.
خفته چندین ملک جم درحلقهٔ‌تسلیم فقر
خاتمی دارد جهان بی‌نگینی داشتن
هوش مصنوعی: بسیاری از پادشاهان و امیران بزرگ در برابر فقر و عدم وابستگی تسلیم شده‌اند و این تسلیم، نشانه‌ای از زرق و برق دنیای بی‌ارزش و بی‌استفاده است.
همت از در یوزهٔ علم و عمل وارستن است
نازکن خرمن زننگ خوشه چینی داشتن
هوش مصنوعی: همت و تلاش در علم و عمل باعث می‌شود که انسان بتواند به دستاوردهای بزرگی برسد. نباید در این راه تنبلی کرد، بلکه باید با جدیت و تلاش به جمع‌آوری ثمرات و موفقیت‌ها پرداخت.
بی مژه بستن رهایی نیست زین آشوبگاه
چون نگه تا کی غم عبرت‌ کمینی داشتن
هوش مصنوعی: رهایی از این آشوب ممکن نیست، زیرا هر لحظه نگریستن به این جهان، به ما غم‌هایی را یادآوری می‌کند که همیشه در کمین ما هستند.
آنقدر کز فکر استغنا برون آیی بس است
تا کجا خواهی دماغ نازنینی داشتن
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که بخواهی به فکر خودکفایی و بی نیازی باشی، این کافی است و دیگر نباید انتظار داشته باشی که همیشه در نهایت راحتی و ناز زندگی کنی.
شعله را گفتم سرت پا مال خاکستر که‌ کرد
گفت‌: سودای رعونت آفرینی داشتن
هوش مصنوعی: به شعله گفتم که زیر پا گذاشته می‌شوی و به خاکستر تبدیل می‌شوی. او پاسخ داد که داشتن آرزوی خودبزرگ‌بینی باعث می‌شود که به وجود بیایم.
تا سوادکلک تقدیر اندکی روشن شود
سرمه‌گیر از چشم بر خط جبینی داشتن
هوش مصنوعی: برای اینکه مقداری از راز تقدیر روشن شود، لازم است که شخص با سرمه، چشم خود را به نشانه داشتن خط و نشانه‌ای بر پیشانی بیاراید.
بی‌نیازانی‌که پا بر اوج عزت سوده‌اند
جسته‌اند از پستی و بالا نشینی داشتن
هوش مصنوعی: آنان که به اوج عزت و افتخار دست یافته‌اند، از نیازمندی و ضعف فاصله گرفته و دیگر به زندگی در سطوح پایین توجهی ندارند.
قید جسم‌ آنگه دماغ بی‌نیازی‌؟ شرم دار
آسمان بالیدن وگرد زمینی داشتن
هوش مصنوعی: آیا می‌توانی در قید جسم به سر ببری و در عین حال خود را بی‌نیاز بدانی؟ از این که آسمان می‌خواهد بر تو تکیه کند و تو هنوز در زمین هستی، شرمنده نباش.
بوی این‌ گلشن هم از غوغای زاغان نیست کم
پنبهٔ گوش اندکی باید به بینی داشتن
هوش مصنوعی: این گلشن به دلیل شلوغی زاغ‌ها، بوی خوشی ندارد و برای شنیدن صدای آرامش‌بخش آن، باید کمی پنبه در گوش گذاشت.
گر به لفظ و معنی افکار بیدل وارسی
ترک کن اندیشهٔ سحر آفرینی داشتن
هوش مصنوعی: اگر به واژه‌ها و مفاهیم به صورت عمیق توجه کنی، بهتر است از فکر کردن به تأثیر جادویی و سحرآمیز آنها دست برداری.