گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۴۳

محرمان‌ کاثار صنع از عشق پر فن دیده‌اند
بت اگر دیدند نیرنگ برهمن دیده‌اند
وحشت‌ آهنگان‌ چو شمع از عبرت‌ کمفرصتی
آستین تا چیده گردد چین دامن‌دیده‌اند
از خیال عافیت بگذر که در زیر فلک
گر همه‌کوه است سنگش در فلاخن دیده‌اند
بار دنیا چیست تا نتوان ز دل برداشتن
غافلان قیراط را قنطار صد من دیده‌اند
فرصت جانکاه هستی خلق را مغرور کرد
شمعها تاریکی این بزم روشن دیده‌اند
زین نگینهایی‌ که نقشش داد شهرت می‌دهد
عبرت‌آگاهان دل از اسباب‌کندن دیده‌اند
گر تو نگشایی‌ ز خواب‌ ناز مژگان‌ چاره چیست
از همین چشمی که داری نور ایمن دیده‌اند
عشوهٔ دنیا نخوردن نیست امکان بشر
غیرت مردان چه سازد صورت زن دیده‌اند
سر به‌ پستی دزد و ایمن زی‌ که مغروران چوکوه
تیغ بر فرق از بلندیها گردن دیده‌اند
جز همین‌نان‌ریزهٔ‌خشکی‌که‌بی‌آلایش است
لکه در هرکسوت از تاثیر روغن دیده‌اند
از شرار کاغذم داغی است کاین وارسته‌ها
بر رخ هستی عجب دندان‌نما خن دیده‌اند
بیدل افکار دقیق آیینهٔ تخقیق نیست
ذره‌ها خورشید را در چشم روزن دیده‌اند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

محرمان‌ کاثار صنع از عشق پر فن دیده‌اند
بت اگر دیدند نیرنگ برهمن دیده‌اند
هوش مصنوعی: عاشقان با تجربه، به رازهای عشق آگاه‌اند و اگر بتان را ببینند، در نیرنگ و فریب آن نیز تردید نمی‌کنند.
وحشت‌ آهنگان‌ چو شمع از عبرت‌ کمفرصتی
آستین تا چیده گردد چین دامن‌دیده‌اند
هوش مصنوعی: ترس و نگرانی آهنگ‌ها مانند شمعی هستند که از عبرت و تجربیات گذشته ناشی می‌شوند. فرصتی که از دست رفته، سبب می‌شود دامن اندیشه‌ها و احساسات شکل بگیرد.
از خیال عافیت بگذر که در زیر فلک
گر همه‌کوه است سنگش در فلاخن دیده‌اند
هوش مصنوعی: از فکر راحتی و آسایش دست بکش، زیرا در این جهان حتی اگر همه جا کوه باشد، سنگ‌های آن را در فلاخن (وسایلی برای پرتاب سنگ) دیده‌اند.
بار دنیا چیست تا نتوان ز دل برداشتن
غافلان قیراط را قنطار صد من دیده‌اند
هوش مصنوعی: بار دنیا چیست که بسیاری از افراد نمی‌توانند از دل خود بردارند؟ بی‌خبران هر کدام به قیمت‌های بالا به ارزش‌ها و معانی واقعی دنیا توجهی ندارند.
فرصت جانکاه هستی خلق را مغرور کرد
شمعها تاریکی این بزم روشن دیده‌اند
هوش مصنوعی: فرصت‌های سخت و دردناک زندگی باعث فریب خوردن آدم‌ها شده است، در حالی که شمع‌ها در این جشن نورانی، تاریکی را نیز تجربه کرده‌اند.
زین نگینهایی‌ که نقشش داد شهرت می‌دهد
عبرت‌آگاهان دل از اسباب‌کندن دیده‌اند
هوش مصنوعی: از این جواهراتی که نشان‌دهنده‌ی مقام و اعتبار هستند، آگاهان و دانایان عبرت می‌گیرند و به حقیقت نگاه می‌کنند و دل خود را از وابستگی به وسایل و ابزار دنیوی جدا می‌سازند.
گر تو نگشایی‌ ز خواب‌ ناز مژگان‌ چاره چیست
از همین چشمی که داری نور ایمن دیده‌اند
هوش مصنوعی: اگر تو از خواب ناز چشمانت بیدار نشوی، چه کار می‌توان کرد؟ این چشم تو که این نور را می‌بیند، در واقع از خود توست.
عشوهٔ دنیا نخوردن نیست امکان بشر
غیرت مردان چه سازد صورت زن دیده‌اند
هوش مصنوعی: دنیا برای انسان‌ها زرق و برق و جذابیت‌هایش را دارد، اما غیرت مردان باعث می‌شود که به راحتی فریب آن را نخورند. آنها به زیبایی‌ها و ظاهر زنانه توجه می‌کنند، اما با قدرت شخصیت و اراده‌شان بر آن غلبه می‌کنند.
سر به‌ پستی دزد و ایمن زی‌ که مغروران چوکوه
تیغ بر فرق از بلندیها گردن دیده‌اند
هوش مصنوعی: بهتر است در زندگی خود را محتاط و humble نگه‌دارید و فریب خودپسندی و برتری طلبی را نخورید، زیرا کسانی که به خود مطمئن هستند، ممکن است از ارتفاعات سقوط کنند و خطری جدی را تجربه کنند.
جز همین‌نان‌ریزهٔ‌خشکی‌که‌بی‌آلایش است
لکه در هرکسوت از تاثیر روغن دیده‌اند
هوش مصنوعی: تنها نان خشک و ساده‌ای که هیچ آلودگی ندارد، در هر ظاهری اثر روغن را دیده‌اند.
از شرار کاغذم داغی است کاین وارسته‌ها
بر رخ هستی عجب دندان‌نما خن دیده‌اند
هوش مصنوعی: از آتش کاغذ من نشانه‌ای باقی‌مانده که این آزادگان، بر چهره هستی، به طرز عجیبی دندان‌نشانده‌اند.
بیدل افکار دقیق آیینهٔ تخقیق نیست
ذره‌ها خورشید را در چشم روزن دیده‌اند
هوش مصنوعی: این بیت به این معنا است که افکار عمیق و پیچیده بیدل مانند تصاویری روشن و واضح نیستند. ذره‌های کوچک نور خورشید را می‌توانند در روزنه‌ها یا چشمان خود ببینند، ولی نه به صورت کامل و واضح. این نشان می‌دهد که درک و دیدگاه‌های عمیق، ممکن است نتوانند تمام حقیقت را به روشنی نشان دهند.

حاشیه ها

بیدل افکار دقیق آیینهٔ تحقیق نیست
ذره‌ها خورشید را در چشم روزن دیده‌اند
حضرت بیدل