گنجور

شمارهٔ ۱۰۰ - ثروت - زن - کردار

داشت‌ شخصی ‌از همه‌ عالم‌ سه‌ دوست
هرسه با او جور و او با هر سه جور
اولین‌، آن ثروتی کز روی سعی
کرده حاصل در سنین و در شهور
دومین‌، حوری‌وشی کاو را نبود
یک سر مو در دلارایی قصور
سومین‌، مجموع خوبی‌ها که او
کرده با مردم به‌تدریج و مرور
چون زمان احتضارش دررسید
خواجه داد آن هر سه را اذن حضور
کرد با ثروت وداعی سوزناک
گفت کای سرمایهٔ عیش و سرور
از پس مرگم چه خواهی کرد؟ گفت‌:
چون تو بگذشتی اپن دارالغرور،
بر مزارت شمع‌ها روشن کنم
تا شود روحت سراسر غرق نور
گفت با محبوبه کای آرام جان
بعد مرگم باش آرام و صبور
گفت بر قبرت چنان شیون کنم
کزلحد جستن کنند اهل قبور
گفت آخر بار با کردار خویش
کای به خوبی غیرت غلمان وحور
تو پس ‌از مرگم چه‌خواهی کرد؟ گفت‌:
من نخواهم شد ز نزدیک تو دور
چون که دمساز تو بودم روز و شب
با تو خواهم بود تا یوم النشور
محتضر جان ‌داد و دادند آن سه دوست
نعش او را سوی قبرستان عبور
آن یکی شمعی نهاد از روی کوه
وان دگر اشکی فشاند از روی زور!
ثروت و زن هر دو برگشتند، لیک
رفت خوبی‌های او با او به گور!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

داشت‌ شخصی ‌از همه‌ عالم‌ سه‌ دوست
هرسه با او جور و او با هر سه جور
هوش مصنوعی: شخصی در دنیا سه دوست داشت که هر سه با او رابطه‌ی خوبی داشتند و او نیز با هر سه در ارتباطی دوستانه بود.
اولین‌، آن ثروتی کز روی سعی
کرده حاصل در سنین و در شهور
هوش مصنوعی: اولین و مهم‌ترین ثروتی که با تلاش و کوشش به دست آمده، در طول سال‌ها و ماه‌ها شکل می‌گیرد.
دومین‌، حوری‌وشی کاو را نبود
یک سر مو در دلارایی قصور
هوش مصنوعی: دومین، دختر زیبا و خوش‌چهره‌ای است که هیچ‌گونه نقص و عیبی در زیبایی‌اش وجود ندارد.
سومین‌، مجموع خوبی‌ها که او
کرده با مردم به‌تدریج و مرور
هوش مصنوعی: سومین ویژگی، جمع همه کارهای خوب اوست که به تدریج و کم‌کم با مردم انجام داده است.
چون زمان احتضارش دررسید
خواجه داد آن هر سه را اذن حضور
هوش مصنوعی: وقتی زمان مرگ او فرا رسید، خواجه اجازه حضور آن سه نفر را صادر کرد.
کرد با ثروت وداعی سوزناک
گفت کای سرمایهٔ عیش و سرور
هوش مصنوعی: او با ثروت خداحافظی دردناک کرد و گفت: ای منبع لذت و شادی.
از پس مرگم چه خواهی کرد؟ گفت‌:
چون تو بگذشتی اپن دارالغرور،
هوش مصنوعی: پس از مرگ من چه کار خواهی کرد؟ او پاسخ داد: وقتی تو از این جهان رفتی، من در این منزل فخر و غرور باقی می‌مانم.
بر مزارت شمع‌ها روشن کنم
تا شود روحت سراسر غرق نور
هوش مصنوعی: برایت شمع‌های روشنی می‌افروزم تا روح‌ات در کاملاً در نور غرق شود.
گفت با محبوبه کای آرام جان
بعد مرگم باش آرام و صبور
هوش مصنوعی: گفت به معشوقه‌ام که ای آرامش جانم، بعد از مرگم با آرامش و صبر زندگی کن.
گفت بر قبرت چنان شیون کنم
کزلحد جستن کنند اهل قبور
هوش مصنوعی: می‌گوید بر سر قبر تو آن‌چنان ناله و گریه‌ای خواهم کرد که حتی مردگان از قبورشان برخواهند خاست.
گفت آخر بار با کردار خویش
کای به خوبی غیرت غلمان وحور
هوش مصنوعی: او در آخرین لحظه با اعمال و رفتار خود گفت که تو به خوبی و غیرت خود بر غلمان و حورهای بهشتی می‌افتی.
تو پس ‌از مرگم چه‌خواهی کرد؟ گفت‌:
من نخواهم شد ز نزدیک تو دور
هوش مصنوعی: پس از مرگ من، تو چه کار خواهی کرد؟ او پاسخ داد: من هرگز از تو دور نخواهم شد.
چون که دمساز تو بودم روز و شب
با تو خواهم بود تا یوم النشور
هوش مصنوعی: وقتی که همراز تو بودم، روز و شب در کنار تو هستم و تا روز قیامت نیز این همراهی ادامه خواهد داشت.
محتضر جان ‌داد و دادند آن سه دوست
نعش او را سوی قبرستان عبور
هوش مصنوعی: محتضر جان خود را از دست داد و آن سه دوست، بدن او را به سمت قبرستان حمل کردند.
آن یکی شمعی نهاد از روی کوه
وان دگر اشکی فشاند از روی زور!
هوش مصنوعی: یکی شمعی را از بالای کوه روشن کرد و دیگری از شدت احساس، اشکی ریخت.
ثروت و زن هر دو برگشتند، لیک
رفت خوبی‌های او با او به گور!
هوش مصنوعی: ثروت و زن هر دو از او جدا شده‌اند، اما خوبی‌ها و ویژگی‌های نیک او با او به خاک رفته‌اند.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۰۰ - ثروت - زن - کردار به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/02/06 16:05
پیمان قیامی

در بیت یکی مانده به آخر واژه کوه غلط است و صحیح آن کره میباشد. مصرع به این معنی است که سرمایه مادی از روی اکراه شمعهایی روشن نمود .