شمارهٔ ۱۲۱
نکهتی امشب از آن زلف دوتا میخواستم
این قدر همراهی از باد صبا میخواستم
من که اکنون، رخصت نظارهام از دور نیست
سادهلوحی بین، که در بزم تو جا میخواستم؟!
نیست آذر خوارتر از من کسی در کوی او
این سزای من، که از خوبان وفا میخواستم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نکهتی امشب از آن زلف دوتا میخواستم
این قدر همراهی از باد صبا میخواستم
هوش مصنوعی: امشب آرزو داشتم که از زلف دو طرفهات یک نشانه بگیرم و از نسیم صبحگاهی نیز این قدر همراهی و زیبایی میخواستم.
من که اکنون، رخصت نظارهام از دور نیست
سادهلوحی بین، که در بزم تو جا میخواستم؟!
هوش مصنوعی: من که حالا اجازهی تماشا از دور را دارم، چه احمق بودم که فکر میکردم میتوانم در جمع تو جایی داشته باشم؟!
نیست آذر خوارتر از من کسی در کوی او
این سزای من، که از خوبان وفا میخواستم
هوش مصنوعی: هیچ کس در این مکان از من حقیرتر نیست. این عذاب و مجازاتی است برای من که از افراد نیکوکار انتظار وفا و وفاداری داشتم.

آذر بیگدلی