المقالة الثامنة
پسر گفتش بگو تا جادوئی چیست
که نتوانم دمی بی شوقِ آن زیست
چو سحرم این چنین محبوب آمد
چرا نزدیک تو معیوب آمد
مرا از سرِّ سحرآگاه گردان
پس آنگه با خودم همراه گردان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پسر گفتش بگو تا جادوئی چیست
که نتوانم دمی بی شوقِ آن زیست
هوش مصنوعی: پسر از او خواست تا بگوید آن جادوئی که وجود دارد، چیست که او نتواند حتی یک لحظه بدون شوق و اشتیاق از آن زندگی کند.
چو سحرم این چنین محبوب آمد
چرا نزدیک تو معیوب آمد
هوش مصنوعی: صبح زود وقتی محبوب من اینگونه زیبا و دلربا به نزد من آمد، چرا او را ناخوش و معیوب ببینم؟
مرا از سرِّ سحرآگاه گردان
پس آنگه با خودم همراه گردان
هوش مصنوعی: مرا از رازهای سحر و زیبایی آگاه کن، سپس خودم را به تو نزدیکتر کن.