گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۵

اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنند
رو با خدا کنند و جهان را قفا زنند
خط وجود را قلم قهر درکشند
بر روی هر دو کون یکی پشت پا زنند
چون پا زنند دست گشایند از جهان
ترک فنا کنند و بقا را صلا زنند
دنیا و آخرت به یکی ذره نشمرند
ایشان نفس نفس که زنند از خدا زنند
هرگه که‌شان به بحر معانی فرو برند
بیم است آن زمان که زمین بر سما زنند
دنیا و آخرت دو سرای است و عاشقان
قفل نفور بر در هر دو سرا زنند
بکر است هر سخن که ز عطار بشنوی
دانند آن کسان که دم از ماجرا زنند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اصحاب صدق چون قدم اندر صفا زنند
رو با خدا کنند و جهان را قفا زنند
هوش مصنوعی: دوستان راستین وقتی به صفا و خلوص می‌رسند، روی خود را به سوی خدا می‌کنند و به دنیا پشت می‌کنند.
خط وجود را قلم قهر درکشند
بر روی هر دو کون یکی پشت پا زنند
هوش مصنوعی: وجود انسان مانند خطی است که با قدرت قلمی کشیده می‌شود و در زندگی، می‌توانند بر روی هر دو دنیا (دنیا و آخرت) تأثیر بگذارند و گاهی حتی به راحتی از آن گذشته و آن را زیر پا بگذارند.
چون پا زنند دست گشایند از جهان
ترک فنا کنند و بقا را صلا زنند
هوش مصنوعی: زمانی که افراد به حرکت و تلاش بپردازند، از محدودیت‌های دنیای مادی آزاد می‌شوند و به سمت جاودانگی و permanence می‌روند.
دنیا و آخرت به یکی ذره نشمرند
ایشان نفس نفس که زنند از خدا زنند
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت به اندازه یک ذره هم اهمیت ندارند، چون انسان‌ها با هر نفس که می‌کشند، به خدا نزدیک‌تر می‌شوند.
هرگه که‌شان به بحر معانی فرو برند
بیم است آن زمان که زمین بر سما زنند
هوش مصنوعی: هر بار که آنها در عمق معانی غرق شوند، نگرانم که زمین بر آسمان بیفتد.
دنیا و آخرت دو سرای است و عاشقان
قفل نفور بر در هر دو سرا زنند
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت هر دو مکان‌هایی هستند و عاشقان که به دنبال حقیقت و عشق هستند، بر درهای هر کدام از این مکان‌ها قفل نیرنگ و بی‌اعتمادی می‌زنند تا به معنای واقعی زندگی و عشق دست یابند.
بکر است هر سخن که ز عطار بشنوی
دانند آن کسان که دم از ماجرا زنند
هوش مصنوعی: هر سخنی که از عطار بشنوی تازه و بکر است و تنها کسانی که درگیر ماجراها هستند، این را درک می‌کنند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۱۵ به خوانش عندلیب