غزل شمارهٔ ۲۵۷
هر که در راه حقیقت از حقیقت بینشان شد
مقتدای عالم آمد پیشوای انس و جان شد
هر که مویی آگه است از خویشتن یا از حقیقت
او ز خود بیرون نیامد چون به نزد او توان شد
آن خبر دارد ازو کو در حقیقت بیخبر گشت
وان اثر دارد که او در بینشانی بی نشان شد
تا تو در اثبات و محوی مبتلایی فرخ آن کس
کو ازین هر دو کناری جست و ناگه از میان شد
گم شدن از محو، پیدا گشتن از اثبات تا کی
مرد آن را دان که چون مردان ورای این و آن شد
هر که از اثبات آزاد آمد و از محو فارغ
هرچه بودش آرزو تا چشم برهم زد عیان شد
هست بال مرغ جان اثبات و پرش محو مطلق
بال و پر فرع است بفکن تا توانی اصل جان شد
تن در اثبات است و جان در محو ازین هر دو برون شو
کانک ازین هر دو برون شد او عزیز جاودان شد
آنکه بیرون شد ازین هر دو نهان و آشکارا
کی توان گفتن که این کس آشکارا یا نهان شد
تا خلاصی یافت عطار از میان این دو دریا
غرقهٔ دریای دیگر گشت و دایم کامران شد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که در راه حقیقت از حقیقت بینشان شد
مقتدای عالم آمد پیشوای انس و جان شد
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر حقیقت، از حقیقت دور شود، در واقع پیشوای واقعی انسانها و موجودات دیگر خواهد بود و به عنوان راهنما و الگو در دنیا ظاهر میشود.
هر که مویی آگه است از خویشتن یا از حقیقت
او ز خود بیرون نیامد چون به نزد او توان شد
هوش مصنوعی: هر کسی که به حقیقت وجود خود آگاه باشد و از خودشناسی بهرهمند شده باشد، هیچگاه از درون خود خارج نمیشود و با ورود به فضای جدید، همچنان به شناخت خویش وفادار میماند.
آن خبر دارد ازو کو در حقیقت بیخبر گشت
وان اثر دارد که او در بینشانی بی نشان شد
هوش مصنوعی: کسی که به حقیقت دست یافته است، از خبرهای دیگران بیخبر نمیماند. این شخص به گونهای به مقام بینشان و بیصفتی رسیده است که اثرات او در عالم وجود مشهود است.
تا تو در اثبات و محوی مبتلایی فرخ آن کس
کو ازین هر دو کناری جست و ناگه از میان شد
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو در حال اثبات و نفی هستی، آن کس خوشبخت است که از هر دوی این مراحل عبور کرده و ناگهان از میان آنها خارج شده است.
گم شدن از محو، پیدا گشتن از اثبات تا کی
مرد آن را دان که چون مردان ورای این و آن شد
هوش مصنوعی: گم شدن در عدم و پیدا شدن در وجود، این روند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ چه کسی میداند که این حالت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت، وقتی که انسان از فراتر از این زوایا و دستهبندیها عبور میکند.
هر که از اثبات آزاد آمد و از محو فارغ
هرچه بودش آرزو تا چشم برهم زد عیان شد
هوش مصنوعی: هر کسی که از اثبات و وجود خود رها شده و از نابودی و عدم آزاد است، به هر آرزویی که فکر کند، به سرعت و به وضوح تحقق مییابد.
هست بال مرغ جان اثبات و پرش محو مطلق
بال و پر فرع است بفکن تا توانی اصل جان شد
هوش مصنوعی: وجود بال مرغ جان نشاندهندهی حقیقت و موجودیت است، در حالی که پرش تنها یک حالت و جنبهی فرعی است. برای دستیابی به حقیقت و اصل جان، باید هرچه بیشتر به جستجوی خرد و اصل وجود خود بپردازیم.
تن در اثبات است و جان در محو ازین هر دو برون شو
کانک ازین هر دو برون شد او عزیز جاودان شد
هوش مصنوعی: بدن در واقعیت و موجودیت است و روح در حال ناپدید شدن. از هر دوی اینها فارغ شو، زیرا اگر از هر دوی اینها رها شوی، به جایگاه ارزشمند و جاودانی دست خواهی یافت.
آنکه بیرون شد ازین هر دو نهان و آشکارا
کی توان گفتن که این کس آشکارا یا نهان شد
هوش مصنوعی: کسی که از این دو حالت (نهان و آشکار) بیرون رفته قابل توصیف نیست که آیا او در حال حاضر آشکار است یا نهان.
تا خلاصی یافت عطار از میان این دو دریا
غرقهٔ دریای دیگر گشت و دایم کامران شد
هوش مصنوعی: عطار از مشکلات و چالشهای زندگی خود ر freed پیدا کرد و به دریای جدیدی وارد شد که او را به موفقیت و کامیابی دائمی رساند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۵۷ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1397/08/25 23:10
حسن حدادی
وزن شعر نادرست است
چهار بار فاعلاتن رمل مثمن کامل ( سالم )