گنجور

شمارهٔ ۸۷

کردار بدان نیاید از خوب
خوبست هر آنچه کرد محبوب
بر طالب کعبه خستگی نیست
چون پرده کشد جمال مطلوب
بر طالب کعبه خستگی نیست
چون پرده کشد جمال مطلوب
ای عشق چه آفتی که دایم
تو غالب و کاینات مغلوب
ای یکه سوار عرش میدان
بیرق بفراز نه فلک کوب
آن دل که بدوست راغب آمد
رغبت نکند بهیچ مرغوب
گفتی که زچهره زاده خالش
زنگی بچه با مهست منسوب
از چشم تو دل که باز گیرد
ترکست و گرفته خانه مغضوب
ای عشق کفایتی که ما را
عقل است تباه و نفس معیوب
کتمان حدیث عشق شرطست
این سر نسزد بصفحه مکتوب
آشفته بکسوت سگ تست
این کسوت ازو مکن تو مسلوب
سگ می نرود زآستانت
چندان که زنی بسنگ یا چوب
تو راکب دلدلی ولیکن
نه خنک فلک تو راست مرکوب

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کردار بدان نیاید از خوب
خوبست هر آنچه کرد محبوب
هوش مصنوعی: هر عمل نیکویی که انجام می‌شود، از ویژگی‌های خوب روح است و هر چه محبوب به انجام رساند، خوب و پسندیده است.
بر طالب کعبه خستگی نیست
چون پرده کشد جمال مطلوب
هوش مصنوعی: برای کسی که به دنبال کعبه و هدف خود است، خستگی معنا ندارد؛ زیرا زمانی که زیبایی آنچه که می‌خواهد، نمایان شود، همه چیز فراموش می‌شود.
بر طالب کعبه خستگی نیست
چون پرده کشد جمال مطلوب
هوش مصنوعی: خستگی بر کسی که به دنبال کعبه است، نمی‌آید، چرا که وقتی زیبایی معشوق بر او آشکار شود، تمام خستگی‌ها از بین می‌رود.
ای عشق چه آفتی که دایم
تو غالب و کاینات مغلوب
هوش مصنوعی: ای عشق، چه بلایی که همیشه تو برتری و جهان در برابر تو تسلیم است.
ای یکه سوار عرش میدان
بیرق بفراز نه فلک کوب
هوش مصنوعی: ای شخصیت برجسته و بی‌نظیر، پرچم خود را در میدان بلند کن و نشان بده که برتر از هر چیزی هستی.
آن دل که بدوست راغب آمد
رغبت نکند بهیچ مرغوب
هوش مصنوعی: دل آن کسی که به خداوند محبت دارد، هیچ تمایل یا رغبتی به چیزهای دیگر نخواهد داشت.
گفتی که زچهره زاده خالش
زنگی بچه با مهست منسوب
هوش مصنوعی: گفتی که از روی چهره‌ات مشخص است که این بچه به من ربط دارد و شبیه من است.
از چشم تو دل که باز گیرد
ترکست و گرفته خانه مغضوب
هوش مصنوعی: به وسیله نگاه تو دل من چه زود تغییر می‌کند و دلگرفته می‌شود، گویا که در خانه‌ای پر از ناامیدی و تلخی حضور دارد.
ای عشق کفایتی که ما را
عقل است تباه و نفس معیوب
هوش مصنوعی: ای عشق، تو آن قدرتی هستی که ما را به جنون می‌کشی و نفس ما را خراب می‌کنی.
کتمان حدیث عشق شرطست
این سر نسزد بصفحه مکتوب
هوش مصنوعی: پنهان کردن داستان عشق لازم است؛ این راز به نوشتار نمی‌خورد.
آشفته بکسوت سگ تست
این کسوت ازو مکن تو مسلوب
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی هشدار می‌دهد که در برابر هر چیزی که خالی از کیفیت یا ارزش است، باید هوشیار بود. هم‌چنین به ما می‌گوید که نباید به ظواهر یا مقام‌های بی‌اساس وابسته شویم، بلکه باید به اصل و حقیقت نگاه کنیم.
سگ می نرود زآستانت
چندان که زنی بسنگ یا چوب
هوش مصنوعی: سگ به اندازه‌ای که تو او را با سنگ یا چوب می‌زنی، از درگاه تو کنار نخواهد رفت.
تو راکب دلدلی ولیکن
نه خنک فلک تو راست مرکوب
هوش مصنوعی: تو سوار بر شوق و عشق هستی، اما آسمان به تو نرمی و راحتی نمی‌دهد.