شمارهٔ ۸۵
یا ندیمی هذه شیئی عجاب
قداتیت سائلان این الجواب
در منی و نیستی در من عجب
عکس اندر آینه یا مه در آب
تا به کی ای چشمه خضری نهان
تشنگان مردند در موج سراب
جان پروانه مقیم کوی شمع
چشم حربا وقف روی آفتاب
چون تویی کی گنجد اندر چون منی
کی بگنجد هفت دریا در حباب
لیک فیضی گر نمیبیند ز بحر
کی تواند رشحه افشاند سحاب
ما حجاب راه و بیپرده است یار
شعلهای کو تا بسوزاند حجاب
از خمار زهد دارم بس صداع
ساقیا قم فاسقنی کاس الشراب
یک شبم پیرانه سر بر در برت
تا به یاد آرم ز نو عهد شباب
تشنه یک جرعه زان لعل لبم
العطش ساقی ز سوز التهاب
با خلوص مرتضی زآتش چه باک
پاکتر زآتش برآید زر ناب
کیست این مطرب که در پرده نواخت
ارغنون و بربط و عود و رباب
بیطناب این خیمه نیلی به پاست
رشته مهر تو شد او را طناب
لاجرم ذرات عالم یکبهیک
ذرهاند و مهر رویت آفتاب
چون و چند آشفته در عشقش مزن
بس کن این ما و منی ما للتراب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا ندیمی هذه شیئی عجاب
قداتیت سائلان این الجواب
هوش مصنوعی: این یک موضوع شگفتانگیز است که من به سؤالی پاسخ میدهم.
در منی و نیستی در من عجب
عکس اندر آینه یا مه در آب
هوش مصنوعی: در وجود من هستی و نیستی جمع شدهاند، شگفتانگیز است که مانند تصویری در آینه یا ماهی در آب منعکس شدهاند.
تا به کی ای چشمه خضری نهان
تشنگان مردند در موج سراب
هوش مصنوعی: تا کی باید ای چشمهی سبز و زیبا، پنهان بمانی؟ مردم تشنه در تلاطم سرابها جان میسپارند.
جان پروانه مقیم کوی شمع
چشم حربا وقف روی آفتاب
هوش مصنوعی: پروانهای که جانش در کنار شمع قرار دارد، چشمانش به روی آفتاب دوخته شده است و تمام وجودش را وقف این روشنایی کرده است.
چون تویی کی گنجد اندر چون منی
کی بگنجد هفت دریا در حباب
هوش مصنوعی: وقتی تو هستی، چطور میتوانم درک کنم که من کی هستم؟ چگونه میتواند هفت دریا در یک حباب جا بگیرد؟
لیک فیضی گر نمیبیند ز بحر
کی تواند رشحه افشاند سحاب
هوش مصنوعی: اما اگر قطرهای از دریا را نبیند، چگونه میتواند از ابرها آب ببارد؟
ما حجاب راه و بیپرده است یار
شعلهای کو تا بسوزاند حجاب
هوش مصنوعی: یار به مانند شعلهای است که میتواند حجاب و پردهها را بسوزاند و راه را برای رسیدن به او باز کند.
از خمار زهد دارم بس صداع
ساقیا قم فاسقنی کاس الشراب
هوش مصنوعی: از حال بیخودی و سرخوشی زهد به ستوه آمدهام، ای ساقی! بیا و برایم جام شراب بریز.
یک شبم پیرانه سر بر در برت
تا به یاد آرم ز نو عهد شباب
هوش مصنوعی: یک شبی، در سن پیری، به در خانهات میآیم تا یاد جوانیام را تازگی ببخشم.
تشنه یک جرعه زان لعل لبم
العطش ساقی ز سوز التهاب
هوش مصنوعی: من به شدت تشنه یک جرعه از آن لبهای سرخ و زیبا هستم و این عطش من را به شدت میسوزاند. ای ساقی، به کمک من بیا.
با خلوص مرتضی زآتش چه باک
پاکتر زآتش برآید زر ناب
هوش مصنوعی: با نیت خالص مانند مرتضی، از آتش نگرانی نیست؛ زیرا طلاي ناب که از آتش گذشته و پاکتر میشود.
کیست این مطرب که در پرده نواخت
ارغنون و بربط و عود و رباب
هوش مصنوعی: کیست این نوازنده که با مهارت سازهای مختلفی مثل ارغنون، بربط، عود و رباب مینوازد؟
بیطناب این خیمه نیلی به پاست
رشته مهر تو شد او را طناب
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که بدون داشتن حمایت و پیوستگی (طناب)، این خیمهی آسمانی (نیلی) نمیتواند پابرجا بماند. اما عشق و محبت تو به او، مانند طنابی است که او را استوار نگه میدارد. به عبارت دیگر، وجود مهر و محبت تو برای او به عنوان یک عامل قوی و حمایتی عمل میکند.
لاجرم ذرات عالم یکبهیک
ذرهاند و مهر رویت آفتاب
هوش مصنوعی: بنابراین، تمام ذرات دنیا بهصورت جداگانه، کوچک و جزیی هستند و جلوهی زیبای تو مانند تابش خورشید درخشان است.
چون و چند آشفته در عشقش مزن
بس کن این ما و منی ما للتراب
هوش مصنوعی: در عشق او، دیگر از جدایی و دوگانگی دست بکش و به سادگی و وحدت بین خود و او برس.

آشفتهٔ شیرازی