گنجور

شمارهٔ ۳۰۶

ای فلک پیش قدر تو ناقص
وی جهان پیش دست تو درویش
دولتت را زوال بیگانه
مدتت را خلود آمده خویش
در بزرگی ز روی نسبت و قدر
ذاتت از کل آفرینش بیش
حلم تو زود عفو دیر عتاب
حزم تو پیش بین دوراندیش
دوش در پیش خدمت تو که باد
آسمانش به خدمت آمده پیش
آن تجاوز نکرده‌ام که توان
داشت جایز به هیچ مذهب و کیش
هیچ دانی چگونه خواهم خواست
عذر بی‌خردگی و مستی خویش

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای فلک پیش قدر تو ناقص
وی جهان پیش دست تو درویش
هوش مصنوعی: ای آسمان، تو بزرگتر و محترم‌تر از آنی که به چیزی ناقص نیاز داشته باشی، و جهان در مقایسه با تو در موقعیتی پایین‌تر و فقیرانه قرار دارد.
دولتت را زوال بیگانه
مدتت را خلود آمده خویش
هوش مصنوعی: دولت و کامیابی تو تحت تأثیر دلسردی بیگانگان است، ولی عمر تو طولانی و پایدار خواهد بود.
در بزرگی ز روی نسبت و قدر
ذاتت از کل آفرینش بیش
هوش مصنوعی: بر اساس مقام و اهمیت وجودت، تو از تمام موجودات جهان برتری.
حلم تو زود عفو دیر عتاب
حزم تو پیش بین دوراندیش
هوش مصنوعی: خویشتن‌داری تو به سرعت بخشش می‌انجامد، و توبیخ تو به تأخیر می‌افتد. دوراندیشی تو نشان از حزم و احتیاطت دارد.
دوش در پیش خدمت تو که باد
آسمانش به خدمت آمده پیش
هوش مصنوعی: شب گذشته در مقابل تو، خدمتگارت که به خاطر تو با بادی از آسمان آمده بود، حضور داشت.
آن تجاوز نکرده‌ام که توان
داشت جایز به هیچ مذهب و کیش
هوش مصنوعی: من هرگز از حد و مرزهایم تجاوز نکرده‌ام، زیرا برای من هیچ دینی این کار را مجاز نمی‌داند.
هیچ دانی چگونه خواهم خواست
عذر بی‌خردگی و مستی خویش
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی چطور می‌خواهم از نادانی و سرمستی خود عذرخواهی کنم؟