گنجور

شمارهٔ ۹

ای جهانداری که خاطر قدراوجت راندید
گرچه در پرواز معنی، بال ادراکش بسوخت
نام صد دینار و اطلس بنده چون بشنید دوش
چهره ی دینار گونم همچو اطلس برفروخت
ریش رعنا کرد و در بازار مالیخولیا
رفت از آن دستار بخرید واز آن دراعه دوخت
خاطرش دیدیم هر دم بر سر راه امید
وعده ی خوش میفزود وعده ی تر میفروخت
چون سر از خاک امل برداشت روز باک بود
کاین چنین شادی جهان ازوی تنومندی ندوخت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای جهانداری که خاطر قدراوجت راندید
گرچه در پرواز معنی، بال ادراکش بسوخت
هوش مصنوعی: ای کسی که رهبری جهان را بر عهده داری و به ارتفاعات بالای مقام خود می‌نگری، بدان که هرچند در تلاش برای شناخت عمیق‌تر واقعیت‌ها هستی، اما در این راه، زحمت‌ها و تلاش‌هایت به هدر می‌رود.
نام صد دینار و اطلس بنده چون بشنید دوش
چهره ی دینار گونم همچو اطلس برفروخت
هوش مصنوعی: وقتی که نام صد دینار و پارچه‌ی ابریشمی را شنیدم، چهره‌ام به رنگ طلا درآمد و احساس کردم که مانند ابریشم درخشان شدم.
ریش رعنا کرد و در بازار مالیخولیا
رفت از آن دستار بخرید واز آن دراعه دوخت
هوش مصنوعی: او موهای زیبا و بلندی را درست کرد و به بازار دیوانگی رفت. از آنجا یک روسری خرید و از آن پارچه، لباسی دوخت.
خاطرش دیدیم هر دم بر سر راه امید
وعده ی خوش میفزود وعده ی تر میفروخت
هوش مصنوعی: هر لحظه یاد او را در دل داشتیم و به امید دیدار، وعده‌های خوشی به خود می‌دادیم و او نیز وعده‌های تازه‌ای بر این امید می‌افزود.
چون سر از خاک امل برداشت روز باک بود
کاین چنین شادی جهان ازوی تنومندی ندوخت
هوش مصنوعی: زمانی که سر از خاک آرزوها برکشید، روزی ترسناک بود، چرا که چنین شادی‌ای در جهان به خاطر قدرت او به وجود نیامده بود.