گنجور

بخش ۵۰ - نامه دارا به اسکندر و پاسخ آن

چو بر چرخ گردون رسید افسرش
یکی نامه آمد زدارا برش
نبشته بدو اندر آن خوب و زشت
به دوزخ بیامیخته از نهشت
گر این گونه رفتار جز سرزنش
نیابند شاهان برترمنش
زپوشیده رویان چه خواهی همی؟
جز از آن که نامش بکاهد همی
همه ملک سیروس و اسفندیار
که بگرفته اسکندر نامدار
بدو باز مانم سراسر زمین
ببخشیم و پس در نوردیم کین
تو هم گر پذیری نباشد شگفت
نباید جهان جوی را کین گرفت
سزد گر بسازیم و پیمان کنیم
دل از جنگ جستن پشیمان کنیم
سکندر بدان نامه پاسخ نگاشت
درختی زکین نبی هم بکاشت
زکار زریر مهین یاد کرد
که از ملک یونان برآورد کرد
دگر گفت دارم فر ایزدی
بپوشیده رویان نخواهم بدی
مبادا چنین هرگز آیین من
نباشد جز از مردمی دین من
به گنج تو ما را نیامد نیاز
که از جور و بیداد گشته فراز
سراسر همه بوم ایران مراست
همان گنج و گاه دلیران مراست
که من هستم از پشت اسفندیار
ترا کس ندانست بیخ و تبار
مرا با تو جز کین و پیکار نیست
که پاسخ و روز گفتار نیست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو بر چرخ گردون رسید افسرش
یکی نامه آمد زدارا برش
هوش مصنوعی: زمانی که بر سر دور چرخِ زمان، تاجی رسید، نامه‌ای از دارا برای او آمد.
نبشته بدو اندر آن خوب و زشت
به دوزخ بیامیخته از نهشت
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره شده که در زندگی انسان، خوبی‌ها و بدی‌ها به هم آمیخته‌اند، و در روز حساب، هر کس در برابر کارهای خود مسئول خواهد بود. آدمی در دنیای خودش با تمامی خوبی‌ها و زشتی‌ها در تعامل است و این دو جنبه در سرنوشت او تاثیرگذار خواهند بود.
گر این گونه رفتار جز سرزنش
نیابند شاهان برترمنش
هوش مصنوعی: اگر شاهان بزرگواری همچون من را به خاطر این رفتار سرزنش کنند، نشانه‌ای از نادرستی در این رفتار نیست.
زپوشیده رویان چه خواهی همی؟
جز از آن که نامش بکاهد همی
هوش مصنوعی: از افرادی که همیشه خود را پوشیده و پنهان نگه می‌دارند، چه انتظاری داری؟ به جز این که نام و وجهه‌شان کم‌ارزش‌تر شود؟
همه ملک سیروس و اسفندیار
که بگرفته اسکندر نامدار
هوش مصنوعی: تمام سرزمین‌های پادشاهی سیروس و اسفندیار که به دست اسکندر بزرگ تصرف شده است.
بدو باز مانم سراسر زمین
ببخشیم و پس در نوردیم کین
هوش مصنوعی: من تمام زمین را به تو می‌بخشم و سپس به کینه‌ها و دشمنی‌ها پایان می‌دهم.
تو هم گر پذیری نباشد شگفت
نباید جهان جوی را کین گرفت
هوش مصنوعی: اگر تو هم بر این امر رضایت دهی، جالب نیست. نباید از اینکه جهان به دنبال خواسته‌اش است، تعجب کرد.
سزد گر بسازیم و پیمان کنیم
دل از جنگ جستن پشیمان کنیم
هوش مصنوعی: اگر درست است که ما عهدی ببندیم و دل خود را از میدان جنگ دور کرده و به صلح و آرامش برسانیم، شایسته است.
سکندر بدان نامه پاسخ نگاشت
درختی زکین نبی هم بکاشت
هوش مصنوعی: سکندر به آن نامه پاسخی داد و درختی از نسل پیامبر نیز کاشت.
زکار زریر مهین یاد کرد
که از ملک یونان برآورد کرد
هوش مصنوعی: در اینجا به یاد یکی از شخصیت‌های مهم به نام زریر اشاره شده است که از سرزمین یونان برخاسته و کارهای برجسته‌ای انجام داده است.
دگر گفت دارم فر ایزدی
بپوشیده رویان نخواهم بدی
هوش مصنوعی: من دیگر نمی‌خواهم از زیبایی‌های دنیا دور شوم و به زندگی با روح و خوشحالی ادامه خواهم داد.
مبادا چنین هرگز آیین من
نباشد جز از مردمی دین من
هوش مصنوعی: نکند که آیین و روش من به غیر از مردم دینم باشد.
به گنج تو ما را نیامد نیاز
که از جور و بیداد گشته فراز
هوش مصنوعی: ما به گنج و ثروت تو نیازی نداریم، زیرا از ظلم و بی‌عدالتی به مقام بالایی رسیده‌ایم.
سراسر همه بوم ایران مراست
همان گنج و گاه دلیران مراست
هوش مصنوعی: تمام سرزمین ایران برای من است و همان‌طور که گنجینه‌ای ارزشمند و جایگاه دلیران به شمار می‌رود.
که من هستم از پشت اسفندیار
ترا کس ندانست بیخ و تبار
هوش مصنوعی: من از نسل و ریشه‌ی اسفندیار هستم و هیچ‌کس تو را نمی‌شناسد.
مرا با تو جز کین و پیکار نیست
که پاسخ و روز گفتار نیست
هوش مصنوعی: با تو جز دشمنی و جنگ چیزی وجود ندارد و جوابی برای حرف‌هایم نیست.