گنجور

شمارهٔ ۹۷

ای پسر پادشاه کشور ایران
ای ز تو آباد خانهٔ دل ویران
معتقدم بر تو زآن که داده خدایت
فر جوانان قرین دانش پیران
در کف رادت بود عنان حوادث
رام‌تر از خامه در بنان دبیران
مر وزرا راست بر تو حاجت اگرچه
حاجت شاهان همی بود به وزیران
آگهی از حال جمله کشور و لشکر
گرچه ندانند حال گرسَنه سیران
ای ملک از بهر کردگار به شه گوی
شمّه‌ای از حال بی‌کسان و فقیران
حاکم هر خطه بندگان خدا را
می‌بفروشد چو بردگان و اسیران
در دهن اژدها شدند رعیت
از ستم ظالمان و جور امیران
گفتهٔ گرسیوز ار ملک بنیوشد
یا ندهد گوش بر نصیحت پیران
ملکش ویران شود رعیت مفلس
زر ز گدایان که جست و باج ز ویران
در پس هر پرده صدهزار بود لعب
خیره به نظّاره هر دو چشم سفیران
باش هشیوار کار خویش درین ملک
هستند این ملک مبشران و نذیران
تا که زمین یخ کند ز سردی کانون
تا که هوا تف دهد ز حر حزیران
بادا بر تو سلام بر تو انوشه
هر مهه از اورمزد تا به انیران
لیک به جان عدو و دشمن جانت
چرخ فروزد ز برق حادثه نیران

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای پسر پادشاه کشور ایران
ای ز تو آباد خانهٔ دل ویران
هوش مصنوعی: ای پسر پادشاه ایران، تو باعث رونق و سرسبزی دل‌های خسته و ویران هستی.
معتقدم بر تو زآن که داده خدایت
فر جوانان قرین دانش پیران
هوش مصنوعی: من به تو ایمان دارم زیرا خداوند به تو جوانی داده است که همراه با آن، دانش و تجربه‌ی پیران را نیز به تو عطا کرده است.
در کف رادت بود عنان حوادث
رام‌تر از خامه در بنان دبیران
هوش مصنوعی: در دستان تو، کنترل حوادث به اندازه‌ای آسان است که مانند نوشتن با قلم در دستان نویسندگان به نظر می‌رسد.
مر وزرا راست بر تو حاجت اگرچه
حاجت شاهان همی بود به وزیران
هوش مصنوعی: امروز اگر به تو نیاز دارم، گرچه نیاز شاهان نیز به وزراست.
آگهی از حال جمله کشور و لشکر
گرچه ندانند حال گرسَنه سیران
هوش مصنوعی: با وجود اینکه از وضعیت کل کشور و نیروهای نظامی آگاهی وجود دارد، اما هیچ کس حال کسانی را که گرسنه هستند و به غذا نیاز دارند نمی‌داند.
ای ملک از بهر کردگار به شه گوی
شمّه‌ای از حال بی‌کسان و فقیران
هوش مصنوعی: ای فرشته، به خاطر خدا از حال بی‌کسان و فقیران چیزی بگو.
حاکم هر خطه بندگان خدا را
می‌بفروشد چو بردگان و اسیران
هوش مصنوعی: حاکم هر ناحیه، بندگان خدا را مانند غلامان و اسیران می‌فروشد.
در دهن اژدها شدند رعیت
از ستم ظالمان و جور امیران
هوش مصنوعی: رعیت به خاطر ظلم و ستم ظالمان و رفتار سخت‌گیرانه‌ی امیران در شرایط سخت و خطرناکی قرار گرفته‌اند.
گفتهٔ گرسیوز ار ملک بنیوشد
یا ندهد گوش بر نصیحت پیران
هوش مصنوعی: اگر گرسیوز به نصیحت پیران گوش دهد یا ندهد، نتیجه‌ای که به او خواهد رسید مشخص نیست؛ یعنی اگر به نصیحت‌ها توجه نکند، ممکن است به سرنوشت‌های بدی دچار شود.
ملکش ویران شود رعیت مفلس
زر ز گدایان که جست و باج ز ویران
هوش مصنوعی: موقعی که کشور ویران می‌شود و مردم در فقر به سر می‌برند، گدایان به دنبال طلا و ثروت می‌روند و مالیات و سود خود را از ویرانی به دست می‌آورند.
در پس هر پرده صدهزار بود لعب
خیره به نظّاره هر دو چشم سفیران
هوش مصنوعی: در پشت هر پرده، دنیایی از فرصت‌ها و زیبایی‌ها نهفته است که چشم‌های ناظر، سفیران آن زیبایی‌ها را می‌بینند.
باش هشیوار کار خویش درین ملک
هستند این ملک مبشران و نذیران
هوش مصنوعی: در این سرزمین افرادی هستند که به شما اطلاع می‌دهند و شما را از خطرات آگاه می‌سازند، پس در کار خود هوشیار و متوجه باشید.
تا که زمین یخ کند ز سردی کانون
تا که هوا تف دهد ز حر حزیران
هوش مصنوعی: تا زمانی که زمین از سرما یخ می‌زند و هوای خنک تابستانی گرما را تجربه می‌کند.
بادا بر تو سلام بر تو انوشه
هر مهه از اورمزد تا به انیران
هوش مصنوعی: سلام بر تو، ای همیشگی و جاودانه، همچون ماهی که از اورمزد تا بانیران درخشندگی دارد.
لیک به جان عدو و دشمن جانت
چرخ فروزد ز برق حادثه نیران
هوش مصنوعی: اما اینجا التبه می‌گوید که اگر دشمن تو به جان تو آسیب برساند، مانند طوفانی است که از شدت نیرنگ و حادثه، آسمان را روشن می‌کند.