گنجور

شمارهٔ ۱۲۷

سراج الهدی حاج ملاعلی
که نفسی زکی بود و حبری ملی
کنوز حکم در دلش مختفی
رموز هدی از لبش منجلی
دلش گنجی از ما سوی الله تهی
ز اسرار عین الیقین ممتلی
فلست اخاف من العاذلین
و لم اخش مما یقولون لی
چو فضلش برافروخت نارالقری
خرد مقتبس بود و او مصطلی
دبستان و محراب و منبر گذاشت
بفرزند فرزانه عبدالعلی
سفر کرد از این دارو در ماتمش
پریشان عدو گشت و گریان ولی
امیری به تاریخ گفتا لقد
قضی نحبه الحاج ملاعلی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سراج الهدی حاج ملاعلی
که نفسی زکی بود و حبری ملی
هوش مصنوعی: ملاعلی، چراغ هدایت، انسانی پاک و با فضیلت بود که دارای دانش و مهارت بالایی بود.
کنوز حکم در دلش مختفی
رموز هدی از لبش منجلی
هوش مصنوعی: گنج‌های دانش در دل او پنهان است و رازهای هدایت از لبانش آشکار می‌شود.
دلش گنجی از ما سوی الله تهی
ز اسرار عین الیقین ممتلی
هوش مصنوعی: دل او خالی از هر چیزی غیر خداست و پر از اسرار یقین است.
فلست اخاف من العاذلین
و لم اخش مما یقولون لی
هوش مصنوعی: من از سرزنش‌کنندگان نمی‌ترسم و از آنچه که درباره‌ام می‌گویند، نگران نیستم.
چو فضلش برافروخت نارالقری
خرد مقتبس بود و او مصطلی
هوش مصنوعی: زمانی که فضیلت او مانند آتش درخشید، خرد و دانش از آن بهره گرفت و او در حال عبادت بود.
دبستان و محراب و منبر گذاشت
بفرزند فرزانه عبدالعلی
هوش مصنوعی: مدرسه، جای عبادت و منبر را به فرزند دانا و برجسته‌اش عبدالعلی سپرد.
سفر کرد از این دارو در ماتمش
پریشان عدو گشت و گریان ولی
هوش مصنوعی: در پی سفر او، دشمنانش در غم و اندوه به سر می‌برند و به حالتی آشفته و گریان افتاده‌اند.
امیری به تاریخ گفتا لقد
قضی نحبه الحاج ملاعلی
هوش مصنوعی: یک امیر به تاریخ گفت: حاج ملاعلی زندگی‌اش را به پایان رساند.