گنجور

شمارهٔ ۱۱۸ - نکوهش شورای عالی عدلیه وقت

فریاد از این مشاوره عالی
کز جاهلان پر، از عقلا خالی
شهریست ظلم و جور در آن قاضی
ملکیست جمل و حمق در آن والی
موسی گرفته مسند فرعونی
عسی گزیده منصب دجالی
جرجیس در شکنجه جباران
یوسف اسیر پنجه نفتالی
بازار دین فروشی و خودکامیست
دکان غیب گوئی و رمالی
در حبلة الکمیت قوانینش
بیداد سابق است و ستم تالی
بهر وظیفه چون مگسانند
گرد تغار دکه بقالی
با حق گرفته پیشه ستاری
با دین سپرده شیوه قتالی
اعضای آن که ناقه شهوت را
کرده شتر چرانی و جمالی
شب تا سحر مطالعه فرمایند
متن لحاف و حاشیه قالی
گرگان دویده اند در این گله
خوکان فتاده اند در این شالی
وانکه کنند دعوی استادی
بر احمد و محمد غزالی
ای عضو این مشاوره ای آنکس
کز بربری کمی و ز بنگالی
تا چند از هوا و هوس تازی
تا کی چو پشه و چو مگس بالی
ایران بروزگار تو نوشروان
افغان بدور احمد ابدالی
دارو بچشم کور همی ریزی
روغن بپای لنگ همی مالی
بالت ز سنگ کین شکند گردون
بالت درون خاک شود بالی
پهلوی دردمند بیفشاری
بازوی مستمند بیفتالی
چونان عرب که نارقری افروخت
نار ضلال را شده ای صالی
در حمل مال خلق علم کردی
قدی که کوژ گشته ز حمالی
عاشق شدی عجوزه دنیا را
با این خمیدگی و کهن سالی
اندر قمار بیع وطن دایم
کارت مجاهدی شد و دلالی
صال الجحیم باشی و دیدارت
والله قد نقطع اوصالی
من عضوها تفرق اعضائی
فی بابها تقطع اوصالی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فریاد از این مشاوره عالی
کز جاهلان پر، از عقلا خالی
هوش مصنوعی: فریاد از این روزگار که پر از نظرات نادان‌هاست و از انسان‌های دانا خالی است.
شهریست ظلم و جور در آن قاضی
ملکیست جمل و حمق در آن والی
هوش مصنوعی: شهری وجود دارد که در آن ظلم و ستم حاکم است و قاضی آن هیچ عدلی ندارد. همچنین والی این شهر هم نادان و بی‌توجه به امور است.
موسی گرفته مسند فرعونی
عسی گزیده منصب دجالی
هوش مصنوعی: موسی (پیامبر) مقام و قدرت فرعونی را به دست گرفته است تا شاید به منصب دجال (فردی فریبکار و دروغگو) دست یابد.
جرجیس در شکنجه جباران
یوسف اسیر پنجه نفتالی
هوش مصنوعی: جرجیس در سختی و عذاب جباران، یوسف در چنگال نفتالی گرفتار شده است.
بازار دین فروشی و خودکامیست
دکان غیب گوئی و رمالی
هوش مصنوعی: در این دنیا، افرادی هستند که با فروش دین و عقاید به دنبال منافع شخصی خود هستند. همچنین کسانی وجود دارند که با ادعای دانستن غیب و پیشگویی، از نا آگاهی مردم بهره‌برداری می‌کنند.
در حبلة الکمیت قوانینش
بیداد سابق است و ستم تالی
هوش مصنوعی: در جایی که کُمیت (شاعر معروف) حاکمیت دارد، قوانین او به شدت ظالم و ستمگرانه است و در عین حال، آثار ستمگری نیز ادامه دارد.
بهر وظیفه چون مگسانند
گرد تغار دکه بقالی
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه هر کسی برای انجام وظایفش به گرد هم می‌آید، مانند مگس‌هایی که دور از ظرفی غذا جمع می‌شوند.
با حق گرفته پیشه ستاری
با دین سپرده شیوه قتالی
هوش مصنوعی: با حق خود را به عنوان ستاره‌ای درخشان جلوه داده‌ای و دینت را به عنوان راهی برای مبارزه در نظر گرفته‌ای.
اعضای آن که ناقه شهوت را
کرده شتر چرانی و جمالی
هوش مصنوعی: افرادی که به دنبال لذتها و خوشی‌ها هستند، در واقع خود را به مانند شترانی در مرتع رها کرده‌اند و به زیبایی و جذابیت توجه می‌کنند.
شب تا سحر مطالعه فرمایند
متن لحاف و حاشیه قالی
هوش مصنوعی: شب تا صبح، به دقت به متن لحاف و حاشیه قالی توجه می‌شود و بررسی می‌شوند.
گرگان دویده اند در این گله
خوکان فتاده اند در این شالی
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که گرگ‌ها در میان گله‌ای از خوک‌ها به دنبال شکار بوده و خوک‌ها در وضعیت ناامنی قرار دارند. این بیان نشان‌دهنده یک وضعیت انتقالی و خطرناک است که در آن قدرت‌های قوی‌تر به آسانی بر ضعیف‌ترها تسلط پیدا می‌کنند.
وانکه کنند دعوی استادی
بر احمد و محمد غزالی
هوش مصنوعی: کسانی که ادعای برتری علمی بر احمد و محمد غزالی را دارند، باید بدانند که در واقع به علو مقام این دو بزرگوار توهین می‌کنند.
ای عضو این مشاوره ای آنکس
کز بربری کمی و ز بنگالی
هوش مصنوعی: ای کسی که در این مشورت حاضر هستی، بدان که آن کس که از برابری کمبودی دارد، و از بنگالی چیزهایی دارد.
تا چند از هوا و هوس تازی
تا کی چو پشه و چو مگس بالی
هوش مصنوعی: چند وقت دیگر می‌خواهی از آرزوها و خواسته‌های بیهوده پیروی کنی؟ تا چه زمانی مانند مگس و پشه بی‌هدف پرواز خواهی کرد؟
ایران بروزگار تو نوشروان
افغان بدور احمد ابدالی
هوش مصنوعی: ایران در دوران تو مانند نوشروان است، در حالی که افغان‌ها به دور احمد ابدالی جمع شده‌اند.
دارو بچشم کور همی ریزی
روغن بپای لنگ همی مالی
هوش مصنوعی: دارو را به چشم کسی که نابینا است نمی‌ریزنند و روغن را نیز بر پای کسی که لنگ است نمی‌مالند. این جملات به این معناست که در کارهای بی‌فایده و نامناسب وقت و انرژی صرف نکنید.
بالت ز سنگ کین شکند گردون
بالت درون خاک شود بالی
هوش مصنوعی: اگر به خاطر کینه و حسد دیگران پرواز کنی، سرنوشتی تلخ خواهی داشت و در نهایت به خاک بازخواهی گشت.
پهلوی دردمند بیفشاری
بازوی مستمند بیفتالی
هوش مصنوعی: اگر به فردی که درد و رنج دارد، فشار بیاوری، به فردی که نیازمند و بیچاره است، آسیب می‌زنی.
چونان عرب که نارقری افروخت
نار ضلال را شده ای صالی
هوش مصنوعی: تو مانند عربی هستی که آتش فراق را برافروخته و در گمراهی به سر می‌بری.
در حمل مال خلق علم کردی
قدی که کوژ گشته ز حمالی
هوش مصنوعی: وقتیکه بار و مسئولیت مردم را به دوش می‌کشی، قد تو به خاطر این بار سنگین خمیده شده است.
عاشق شدی عجوزه دنیا را
با این خمیدگی و کهن سالی
هوش مصنوعی: عاشق دنیایی شده‌ای که با وجود سال‌های زیاد و خمیدگی‌هایش هنوز جذابیت دارد.
اندر قمار بیع وطن دایم
کارت مجاهدی شد و دلالی
هوش مصنوعی: در معامله و خرید و فروش وطن، تو همواره در نقش یک مبارز و همزمان یک دلال به کار مشغول هستی.
صال الجحیم باشی و دیدارت
والله قد نقطع اوصالی
هوش مصنوعی: اگر در آتش جهنم باشم و تو را ببینم، به خدا قسم که تمام رشته‌های وجودم را از هم می‌گسلد.
من عضوها تفرق اعضائی
فی بابها تقطع اوصالی
هوش مصنوعی: من مانند اعضای یک پیکر هستم که هر کدام به دنبال راهی جداگانه‌ند و ارتباطم با هم دیگر قطع شده است.